جدول جو
جدول جو

معنی تکرونتن - جستجوی لغت در جدول جو

تکرونتن
(گُ مَ دَ)
به لغت زند و پازند بمعنی پیچیدن باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دکتر معین در حاشیۀ برهان آرد: هزوارش تکرونیتن نتن پهلوی سختن بمعنی سنجیدن، وزن کردن بنا بر این پیچیدن در متن تحریف سنجیدن است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کروتن
تصویر کروتن
درختچه ای با شیرۀ تند که دانه و روغن آن مصرف دارویی دارد
فرهنگ فارسی عمید
(رَ نِ تَ)
بزبان زند و پازند بمعنی مردن باشد که در برابر زیستن است. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تُ تِ)
شهری به انگلستان و مرکز سامرست شایر است که 33600 تن سکنه دارد و یکی از مراکز فلاحتی است. (از لاروس). رجوع به تونتون در قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
به لغت زند و پازند به معنی کشتن باشد. (از برهان قاطع) (آنندراج). مصحف نکسونتن، به معنی کشتن است. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا
(تْرا / تِ تَ)
ترنتینو. یکی از ولایات شمالی ایتالیاست که در سال 1919 میلادی از امپراطوری اتریش جدا گردید و 394700 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
بلغت زند و پازند به معنی شستن باشد و ارونمن یعنی بشویم من و ارونید یعنی بشوئید شما، که امر بشستن باشد. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
به لغت زند و پازند به معنی چیدن باشد و مشرونمی یعنی می چینم و مشرونید یعنی بچینید. (برهان) (آنندراج). چیدن. (ناظم الاطباء). هزوارش ’مشرونیتن’ و ’مشرونتن’، پهلوی ’چیتن’ (چیدن). (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(لُ مَ / مِ زَ دَ)
به لغت زند و پازند بمعنی سراییدن و خوانندگی کردن باشد و زمرونمی یعنی بسرایم و خوانندگی کنیم و زمرونید یعنی بسرائید و خوانندگی کنید. (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). به لغت زند سراییدن و تغنی کردن و خوانندگی نمودن. (ناظم الاطباء). هزوارش ’زمللونی تن ’’ زمررونی تن’، پهلوی ’سروتن’ (سرودن). (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(گُ زَ)
به لغت زند و پازند بمعنی باریدن باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) (از انجمن آراء) (از آنندراج). هزوارش ’تترونیتن’ پهلوی ’واریتن’، باریدن. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(تُ رُ تُ)
شهری در کانادا و مرکز ولایت اونتاریو است که بر ساحل دریاچه ای به همین نام واقع است و 173000 تن سکنه دارد. و یکی از مراکز مهم صنعتی کانادا بشمارمی آید. (از لاروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(پَ)
به زبان زند و پازند به معنی مردن باشد که در مقابل زیستن است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
بلغت زند و پازند (!) به معنی بخشیدن و بخشایش باشد. (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
بلغت زند و پازند بمعنی پرستش کردن باشد. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). بلغت زند پرستیدن. (ناظم الاطباء). هزوارش بشرنتن بیشرونیتن. پهلوی بریشتن. برشتن. برشته کردن. (یونکر 102) (بندهش 88). و برشتن در متن برهان به ’پرستش’ تصحیف شده، هزوارش پرستیدن شدونیتن است. (یونکر 282) (ازحاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به بشورفتن شود
لغت نامه دهخدا
(زُ فُ)
به لغت زند و پازند به معنی پذیرفتن و قبول کردن باشد. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). هزوارش مکدرونتن و نیز مکبرونیتن، پهلوی پتگریفتن. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
به لغت ژند و پاژند بمعنی ماندن و به جایی نرفتن باشد. (برهان). ماندن. اقامت کردن. آسودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رِ تِ)
یکی از شهرهای صنعتی ممالک متحده امریکای شمالی و مرکز نیوجرسی است. که بر کنار رود دلاوار واقع است و 128000 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا