جدول جو
جدول جو

معنی تکروری - جستجوی لغت در جدول جو

تکروری
(تَ رُ وِ)
دزی درذیل قوامیس عرب آرد: در آفریقا و شرق حشیش را نامندکه از نوعی شاهدانه حاصل شود و مانند تریاک مکیف و منوم است و آن را با توتون دود کنند و کشند. (دزی ج 1ص 149). تکرونی ظاهراً تصحیف آن است. (دزی ایضاً)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
شهری است به مغرب. (منتهی الارب). بلادی است منسوب به قبیلۀ سودان در اقصای جنوب مغرب و مردم آنجا شباهت فراوانی به زنگیها دارند. (از معجم البلدان). رجوع به قاموس الاعلام ترکی و نقود العربیه ص 115 شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ)
عمل تکرو. و رجوع به تکرو شود
لغت نامه دهخدا
(تَ وَ)
تاختن. دویدن. تیزرفتاری. سبق:
عید رسید و مهرگان با دو جنیبه بر اثر
هردو جنیبه همعنان در گرو تکاوری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
مکررشده. چند بار بیان یا عمل و یا عرضه شده. مانند داستان یا نمایش تکراری. رجوع به تکرار و یا دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
بلغت بربری و افریقایی تگرگ را گویند. (از دزی ج 1 ص 140)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تکاوری
تصویر تکاوری
تاختن، دویدن، تیز رفتاری
فرهنگ لغت هوشیار
گرزشی کیفر برای بزه های کوچک منسوب به تکدیر یا حبس تکدیری. حبس برای بزه های کوچک از دو تا ده روز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریری
تصویر تحریری
نویسایی منسوب و مربوط به تحریر (نوشتن نگاشتن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکریتی
تصویر تکریتی
شهری بزرگ در سی فرسخی بغداد
فرهنگ لغت هوشیار
دوبارگی، مکرر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
متكرّرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
Repeated, Repetitious, Repetitive, Trite
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
répété, répétitif, banal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بره ی نوزاد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
repetido, repetitivo, trillado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
повторенный , повторяющийся , банальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
wiederholt, wiederholend, abgedroschen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
повторений , повторюваний , банальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
powtarzany, powtarzający, banalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
重复的 , 反复的 , 陈腐的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
repetido, repetitivo, banal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
دہرایا ہوا , تکراری , مروج
دیکشنری فارسی به اردو
تکراری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
পুনরাবৃত্ত , পুনরাবৃত্তিমূলক , প্রচলিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
iliyorudiwa, kurudiwa, ya zamani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
tekrarlanan, tekrarlayıcı, sıradan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
반복된 , 반복적인 , 진부한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
ripetuto, ripetitivo, banale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
חזור , חזרתי , בנאלי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
पुनरावृत्त , सामान्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
diulang, repetitif, basi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
ที่ทำซ้ำ , ซ้ำซาก , น่าเบื่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
herhaald, repetitief, afgezaagd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تکراری
تصویر تکراری
繰り返された , 繰り返しの , 陳腐な
دیکشنری فارسی به ژاپنی