- تکبیب
- از کباب کباب کردن بریان کردن
معنی تکبیب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دوست گردانیدن، محبوب نمودن کسی را نزد دیگری
خشک شدن انگور
خشکی دهانی
یاد جوانی کردن
درمان کردن
رون انگیزی رون سازی ایجاد سبب کردن، وصول کردن مالیات تا دینار آخر، حواله کردن طلب کسی بر دیگری که بدهکار است، سبب سازی وسیله سازی، جمع تسبیبات
خشکیدن، کبه ساختن
گریبان گرفتن و در خصومت کشیدن، مغزدار شدن دانه
انکار و جحد کردن در امری
کم شدن
نوشت آموزی
بند کردن، در تاخیر انداختن وام کسی را
بزرگ گردانیدن چیزیرا، الله اکبر گفتن، به بزرگی یاد کردن خدا را
کوفتن با سنگ
چهار گوشه ساختن
درانیدن جامه نیک دریدن
هلاک کردن
مکعب ساختن چیزی، چهارگوشه ساختن، پر کردن ظرف
ایجاد سبب کردن، سبب ساختن، سبب سازی، وسیله انگیزی
دوستی، کسی را نزد دیگری محبوب و دوست داشتنی نمودن
مطلبی را دروغ دانستن و انکار کردن، کسی را دروغ گو ساختن، نسبت دروغ گویی به کسی دادن
یاد جوانی کردن، ذکر احوال روزگار جوانی و عشق و کامرانی کردن، در ادبیات در فن بدیع آوردن ابیاتی از عشق، جوانی یا وصف طبیعت در ابتدای قصیده
خدا را به بزرگی یاد کردن، اللّه اکبر گفتن، بزرگ کردن، بزرگ شمردن