معنی تَعَدُّدِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
تَعَدُّدِيّ
چندگانگی، کثرت گرا
چَندگانِگی، کَثرَت گَرا
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تَقَدُّمِيّ
پیشرفته، مترقّی
پیشرَفتِه، مُتِرَقّی
دیکشنری عربی به فارسی
تَعَاهُدِيّ
قراردادی، لات
قَراردادی، لات
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ تَعَدُّدِيٍّ
به طور چندگانه، به روشی کثرت گرایانه
بِه طُورِ چَندگانِه، بِه رَوِشی کَثرَت گَرایانِه
دیکشنری عربی به فارسی