جدول جو
جدول جو

معنی توگلو - جستجوی لغت در جدول جو

توگلو(گَ)
در خاتم کاری، شکلی مرکب از چهارپره که یکی در میان قرار دارد و سه پره در اطراف آن است و دارای مقطع مثلثی است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
توگلو
شکلی مرکب از چهار پره که یکی در میان قرار دارد و سه پره در اطراف آن است و دارای مقطع مثلثی است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ پَ)
دهی از دهستان آجرلو است که در بخش مرکزی شهرستان مراغه و 68 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 37 هزارگزی شمال خاوری شوسۀ شاهین دژبه میاندوآب واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 244تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخودو بزرک و بادام است و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است راه مالرو دارد. (این ده را ’پنکلو’ نیز گویند). (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
محلی است در کناردریای احمر. (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2074)
لغت نامه دهخدا
(تُ گُ)
کشوری در افریقا که در مشرق کشور غنا واقع است. این سرزمین از سال 1885 میلادی جزو مستعمرات دولت آلمان بود و در سال 1914 میلادی از دولت آلمان مجزا گردید و تحت قیمومت فرانسه و انگلیس درآمد. قسمت تحت قیمومت انگلیس توگلند نام دارد که وسعت آن 43875 کیلومتر مربع و جمعیت آن 416000 تن است. قسمت تحت قیمومت فرانسه که امروز کشور جمهوری توگو را تشکیل داده است از سال 1956 میلادی مستقل گردید وبه شکل جمهوری اداره میشود و پایتخت آن لومه است و شهرهای مهم آن عبارتند از: آنه شو و آتاکپامه و سانسانه - مانگو. مساحت این کشور 53000 کیلومتر مربع و جمعیت آن 1029000 تن است. محصول آن بادام، نفت، خرما، کاکائو، برنج و محصولات حیوانی است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی از بخش قصرقند شهرستان چابهار است که 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
آویزان
فرهنگ گویش مازندرانی
تنگ کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی