معنی توکیس - جستجوی لغت در جدول جو
توکیس
بیم دادن، شکنجه دادن، سرزنش کردن
بیم دادن، شکنجه دادن، سرزنش کردن
تصویر توکیس
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر توکید
توکید
محکم کردن، استوار کردن عهد یا کلام
محکم کردن، استوار کردن عهد یا کلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تنکیس
تنکیس
واژگون کردن، سرنگون ساختن، سرازیر کردن
واژگون کردن، سرنگون ساختن، سرازیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر توکیل
توکیل
وکیل گرفتن، کسی را از طرف خود وکیل ساختن و کاری را به عهدۀ او گذاشتن
وکیل گرفتن، کسی را از طرف خود وکیل ساختن و کاری را به عهدۀ او گذاشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تکویس
تکویس
نگونسار کردن
نگونسار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنکیس
تنکیس
واژگون کردن
واژگون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر توکیل
توکیل
وکیل کردن
وکیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر توکید
توکید
استوار کردن
استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر توکیب
توکیب
خرما چینی
خرما چینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تکیس
تکیس
اظهار زیرکی کردن
اظهار زیرکی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنکیس
تنکیس
((تَ))
واژگون کردن، سرازیر ساختن
واژگون کردن، سرازیر ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویر توکیل
توکیل
((تُ))
کسی را وکیل خود کردن
کسی را وکیل خود کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویر توکید
توکید
((تُ))
استوار کردن
استوار کردن
فرهنگ فارسی معین