- توکیب
- خرما چینی
معنی توکیب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آمیزش، آمیزه، آمیغ، هم کرد، هم آمیزی
چیزی اندر چیزی در جایی نشاندن، آمیخته
کوفتن با سنگ
بازگشتن بازگشت
وکیل کردن
بیم دادن، شکنجه دادن، سرزنش کردن
استوار کردن
محکم کردن، استوار کردن عهد یا کلام
برنشاندن چیزی بر چیزی، سوار کردن، به هم پیوستن، آمیخته کردن، مخلوط ساختن، آمیختن چیزی با چیز دیگر، مرکب کردن
((تَ))
فرهنگ فارسی معین
بر هم نشاندن چیزی بر چیزی، آمیخته کردن، آمیزش، اختلاط، در شیمی تبدیل چند جسم به جسم سنگین تر، در علم دستور تحلیل عبارت ها و جمله ها از لحاظ روابط کلمات طبق قواعد نحو، مقابل تجزیه
وکیل گرفتن، کسی را از طرف خود وکیل ساختن و کاری را به عهدۀ او گذاشتن
Combination, Composition, Concoction
комбинация , композиция , смесь
Kombination, Zusammensetzung, Mischung
комбінація , композиція , суміш
kombinacja, kompozycja, mieszanka
组合 , 组成 , 混合物
combinação, composição, mistura
combinazione, composizione, miscuglio
combinación, composición, mezcla
combinaison, composition, mélange
combinatie, compositie, mengmengsel
การผสม , การประกอบ , สารผสม
kombinasi, komposisi, campuran
تركيبٌ , خليطٌ
संयोजन , रचनाएँ , मिश्रण
שילוב , הרכב , תערובת
組み合わせ , 構成 , 混合物
조합 , 구성 , 혼합물
kombinasyon, kompozisyon, karışım
mchanganyiko
সংমিশ্রণ , রচনা , মিশ্রণ