به معنی چشم باشد که به عربی عین خوانند، (برهان)، چشم را گویند، (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج) : ز توک مست تو عالم خراب است به قید زلف تو خلقی گرفتار، فرالاوی (از فرهنگ جهانگیری و رشیدی)، ، یک دسته موی و پشم را می گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، یک دسته موی و ابریشم، (فرهنگ جهانگیری)، پشم بر تن حیوان، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : چندین که مهر پیش تو سر بر زمین نهاد دارم عجب که قندز شب را نسوخت توک، ظهیر فاریابی (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، ، موی پیشانی و کاکل اسب را نیز گفته اند، (برهان) (از فرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء) (آنندراج)، بعضی گویند به هر دو معنی آخر ترکی است، (برهان) (آنندراج)، این کلمه گمان می کنم اصل توک به معنی مو در زبان آذری باشد، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، به هر دو معنی آخر رجوع به منتهی الارب ذیل کلمات خصله، عذره، عرفاص، قرن، نغرقه، قرزل، قرزله، قزیعه، قصبه، تقصبه، کعبه، تقصیب، غسنه، غسناه، نصه شود
به معنی چشم باشد که به عربی عین خوانند، (برهان)، چشم را گویند، (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج) : ز توک مست تو عالم خراب است به قید زلف تو خلقی گرفتار، فرالاوی (از فرهنگ جهانگیری و رشیدی)، ، یک دسته موی و پشم را می گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، یک دسته موی و ابریشم، (فرهنگ جهانگیری)، پشم بر تن حیوان، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : چندین که مهر پیش تو سر بر زمین نهاد دارم عجب که قندز شب را نسوخت توک، ظهیر فاریابی (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، ، موی پیشانی و کاکل اسب را نیز گفته اند، (برهان) (از فرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء) (آنندراج)، بعضی گویند به هر دو معنی آخر ترکی است، (برهان) (آنندراج)، این کلمه گمان می کنم اصل توک به معنی مو در زبان آذری باشد، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، به هر دو معنی آخر رجوع به منتهی الارب ذیل کلمات خصله، عذره، عرفاص، قرن، نغرقه، قرزل، قرزله، قزیعه، قصبه، تقصبه، کعبه، تقصیب، غسنه، غسناه، نصه شود
باشد که، برای مثال بر بوک و مگر عمر گرامی مگذارید / خود محنت ما جمله ز بوک و مگر آمد (انوری - ۱۴۰)کاشکی، برای مثال تو هم ابن یمین بر این می باش / مگذران عمر خود به بوک و به کاش (ابن یمین - ۶۰۰) مگر، شاید
باشد که، برای مِثال بر بوک و مگر عمر گرامی مگذارید / خود محنت ما جمله ز بوک و مگر آمد (انوری - ۱۴۰)کاشکی، برای مِثال تو هم ابن یمین بر این می باش / مگذران عمر خود به بوک و به کاش (ابن یمین - ۶۰۰) مگر، شاید
طبق چوبین باشد بر مثال دف که بقالان دارند و اجناس در آن کنند. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : من فراموش نکردستم و کی خواهم کرد آن بتوک جو و آن تابۀ اشنان ترا. منجیک. و به تقدیم تا (تبوک) نیز آمده است. (برهان قاطع). و این ضبط استوار می نماید. و رجوع به تبوک شود
طبق چوبین باشد بر مثال دف که بقالان دارند و اجناس در آن کنند. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : من فراموش نکردستم و کی خواهم کرد آن بتوک جو و آن تابۀ اشنان ترا. منجیک. و به تقدیم تا (تبوک) نیز آمده است. (برهان قاطع). و این ضبط استوار می نماید. و رجوع به تبوک شود
کم و اندک ذبیح بهروز آن را پارسی از ریشه سنسکریت می داند تنوک نازک اندک کش تنک (گویش مازندرانی) ترکی تازی گشته هلویی (حلبی) نازک لطیف، کم حجم، پهن، روان رقیق مقابل غلیظ، کم اندک
کم و اندک ذبیح بهروز آن را پارسی از ریشه سنسکریت می داند تنوک نازک اندک کش تنک (گویش مازندرانی) ترکی تازی گشته هلویی (حلبی) نازک لطیف، کم حجم، پهن، روان رقیق مقابل غلیظ، کم اندک
لاروس آن را سریانی معرب می داند توت بن درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون
لاروس آن را سریانی معرب می داند توت بن درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون
درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون
درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون
درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون
درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون
گود غله دان، غله دان زیر زمینی، بتوراک (گویش سیستانی)، گیاهی که از تیره چتریان که دارای برگهای طویلی است و در غالب نقاط میروید. دم کرده آن بعنوان دارو ضد روماتیسم در تداوی قدیم مصرف میشد ابره الداعی حربت
گود غله دان، غله دان زیر زمینی، بتوراک (گویش سیستانی)، گیاهی که از تیره چتریان که دارای برگهای طویلی است و در غالب نقاط میروید. دم کرده آن بعنوان دارو ضد روماتیسم در تداوی قدیم مصرف میشد ابره الداعی حربت