از ’ت ٔر’، پیادۀ کوتوال. (منتهی الارب). التابع للشرطی. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (تاج العروس). پیادگان سلطان که بی وظیفه همراه باشند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و العون یکون مع السلطان بلارزق. (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (تاج العروس). ج، تآریر. (قطر المحیط). رجوع به تئاریر شود
از ’ت ٔر’، پیادۀ کوتوال. (منتهی الارب). التابع للشرطی. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (تاج العروس). پیادگان سلطان که بی وظیفه همراه باشند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و العون یکون مع السلطان بلارزق. (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (تاج العروس). ج، تآریر. (قطر المحیط). رجوع به تئاریر شود
سلسله جبالی در آسیای صغیر که میان کلیکیه و کاپادوس واقع است و ارجیاس بلندترین قلۀ آن 4000 متر ارتفاع دارد. (از لاروس). رجوع به ایران باستان ج 1 ص 2 و ج 2 ص 143، 1260، 1689، 1781 و 1728 و ج 3 ص 1972، 2049 و 2050 شود
سلسله جبالی در آسیای صغیر که میان کلیکیه و کاپادوس واقع است و ارجیاس بلندترین قلۀ آن 4000 متر ارتفاع دارد. (از لاروس). رجوع به ایران باستان ج 1 ص 2 و ج 2 ص 143، 1260، 1689، 1781 و 1728 و ج 3 ص 1972، 2049 و 2050 شود
هنری. نویسندۀ امریکائی. وی در سال 1817م. در ماساچوست متولد شد و از پیروان امرسون فیلسوف آمریکا بود. وی در سال 1862م. درگذشت. او راست: ’والدن، یا زندگی در جنگل ها’. (از لاروس)
هنری. نویسندۀ امریکائی. وی در سال 1817م. در ماساچوست متولد شد و از پیروان امرسون فیلسوف آمریکا بود. وی در سال 1862م. درگذشت. او راست: ’والدن، یا زندگی در جنگل ها’. (از لاروس)
فروشدن آفتاب. (منتهی الارب) غروب خورشید. (اقرب الموارد) ، درآمدن در چیزی. (منتهی الارب). داخل شدن در چیزی. (از اقرب الموارد) ، فروشدن چشم به مغاکی. (منتهی الارب). فرورفتن چشم در روی. (از اقرب الموارد) فرورفتگی چشم: غؤور العینین، من العیوب الخلیقه فی الفرس، و هو دخولها فی وجهه. (صبح الاعشی ج 2 ص 24) ، به غور رسیدن و آمدن آنرا. (منتهی الارب). آمدن به غور یعنی نشیب. غور. (از تاج العروس) ، فروخوردن آب را. (منتهی الارب). جریان آب در زمین و فرورفتن آن. غور. (از تاج العروس)
فروشدن آفتاب. (منتهی الارب) غروب خورشید. (اقرب الموارد) ، درآمدن در چیزی. (منتهی الارب). داخل شدن در چیزی. (از اقرب الموارد) ، فروشدن چشم به مغاکی. (منتهی الارب). فرورفتن چشم در روی. (از اقرب الموارد) فرورفتگی چشم: غؤور العینین، من العیوب الخلیقه فی الفرس، و هو دخولها فی وجهه. (صبح الاعشی ج 2 ص 24) ، به غور رسیدن و آمدن آنرا. (منتهی الارب). آمدن به غور یعنی نشیب. غَور. (از تاج العروس) ، فروخوردن آب را. (منتهی الارب). جریان آب در زمین و فرورفتن آن. غَور. (از تاج العروس)
نشان که از سنگ و جز آن در بیابانها سازند. (از تاج العروس) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، کسی: ما بالدار تؤمور، ای احدٌ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، تآمیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به تآمیر شود
نشان که از سنگ و جز آن در بیابانها سازند. (از تاج العروس) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، کسی: ما بالدار تؤمور، ای احدٌ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، تآمیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به تآمیر شود
از ’أث ر’، آهنی است که رندیده می شود بدان باطن سپل شترتا پی آن گرفته شود، سرهنگ و خدمتکار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، تواثیر، تآثیر. (ناظم الاطباء). سرهنگ و پای کار و خدمتکار. ج، تواثیر. (منتهی الارب)
از ’أث ر’، آهنی است که رندیده می شود بدان باطن سپل شترتا پی آن گرفته شود، سرهنگ و خدمتکار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، تواثیر، تآثیر. (ناظم الاطباء). سرهنگ و پای کار و خدمتکار. ج، تواثیر. (منتهی الارب)
شهری است به مغرب. (منتهی الارب). بلادی است منسوب به قبیلۀ سودان در اقصای جنوب مغرب و مردم آنجا شباهت فراوانی به زنگیها دارند. (از معجم البلدان). رجوع به قاموس الاعلام ترکی و نقود العربیه ص 115 شود
شهری است به مغرب. (منتهی الارب). بلادی است منسوب به قبیلۀ سودان در اقصای جنوب مغرب و مردم آنجا شباهت فراوانی به زنگیها دارند. (از معجم البلدان). رجوع به قاموس الاعلام ترکی و نقود العربیه ص 115 شود
مأخوذ از فرانسه و بمعنی قتل سیاسی بوسیلۀ اسلحه در فارسی متداول شده است. تازیان معاصر اهراق را بجای ترور بکار برند و این کلمه در فرانسه بمعنی وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابی است که پس از سقوط ژیروندنها (از 31 مه 1793 تا 1794 میلادی) در فرانسه مستقر گردید و اعدامهای سیاسی فراوانی را متضمن بود. رجوع به تروریست شود
مأخوذ از فرانسه و بمعنی قتل سیاسی بوسیلۀ اسلحه در فارسی متداول شده است. تازیان معاصر اِهراق را بجای ترور بکار برند و این کلمه در فرانسه بمعنی وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابی است که پس از سقوط ژیروندنها (از 31 مه 1793 تا 1794 میلادی) در فرانسه مستقر گردید و اعدامهای سیاسی فراوانی را متضمن بود. رجوع به تروریست شود
هراس، هراس افکندن، ایجاد وحشت کردن، کشتن ناگهانی یک فرد بدون آن که فرد مورد نظر فرصتی برای دفاع یا مقابله داشته باشد، شخصیت با دروغ و جوسازی شخصیت اجتماعی کسی را زیر سوال بردن و وجهه اجتماعی او را مخدوش کردن
هراس، هراس افکندن، ایجاد وحشت کردن، کشتن ناگهانی یک فرد بدون آن که فرد مورد نظر فرصتی برای دفاع یا مقابله داشته باشد، شخصیت با دروغ و جوسازی شخصیت اجتماعی کسی را زیر سوال بردن و وجهه اجتماعی او را مخدوش کردن