توماتروپ (Thaumatrope) یکی از اولین اسباب بازی های نوری است که در اوایل قرن 19 میلادی ساخته شد و نقش مهمی در تاریخچه انیمیشن و پیشرفت تکنیک های اولیه سینما داشت. این ابزار ساده نشان می دهد که چگونه مغز انسان قادر به ترکیب تصاویری است که به سرعت تغییر می کنند و از این طریق توهم حرکت را ایجاد می کند. ساختار و عملکرد توماتروپ توماتروپ از یک دیسک کاغذی یا کارت تشکیل شده است که در هر دو سمت آن تصویری متفاوت قرار دارد. دو رشته یا نخ به دو طرف دیسک متصل می شود. زمانی که نخ ها پیچانده و سپس رها می شوند، دیسک به سرعت می چرخد و دو تصویر در دو سمت دیسک به نظر می رسد که با هم ترکیب می شوند و یک تصویر واحد را تشکیل می دهند. این پدیده به دلیل پایداری تصویر در شبکیه چشم (Persistence of Vision) اتفاق می افتد. مثال های کلاسیک توماتروپ - پرنده و قفس: - در یک سمت دیسک تصویر یک پرنده و در سمت دیگر تصویر یک قفس قرار دارد. زمانی که دیسک به سرعت می چرخد، به نظر می رسد که پرنده در قفس قرار دارد. - ماهی و آب: - در یک سمت دیسک تصویر یک ماهی و در سمت دیگر تصویر آب قرار دارد. هنگام چرخش دیسک، به نظر می رسد که ماهی در آب است. اهمیت توماتروپ در تاریخچه سینما 1. نقش در پیشرفت انیمیشن: - توماتروپ یکی از اولین وسایل نوری بود که اصول پایداری تصویر در شبکیه چشم را نشان داد و راه را برای توسعه ابزارهای پیچیده تر مانند فلیپ بوک (Flipbook) و زئو تروپ (Zoetrope) هموار کرد. 2. پایه گذاری توهم حرکت: - نشان دادن اینکه چگونه مغز انسان می تواند تصاویری که به سرعت تغییر می کنند را به صورت حرکت مداوم درک کند، یکی از مفاهیم کلیدی در انیمیشن و سینما است که توماتروپ به خوبی آن را نمایش داد. 3. تأثیر بر فرهنگ بصری: - توماتروپ به عنوان یکی از اولین ابزارهای سرگرمی بصری، تأثیر زیادی بر فرهنگ عمومی و درک مردم از پدیده های بصری و نوری داشت. ساخت توماتروپ در خانه ساخت توماتروپ بسیار ساده است و می تواند یک پروژه سرگرم کننده و آموزشی باشد: # مواد لازم: - یک تکه کاغذ یا کارت دایره ای شکل - دو تکه نخ یا کش - مداد رنگی یا ماژیک - چسب یا نوار چسب # مراحل ساخت: 1. طراحی تصاویر: - دو تصویر متفاوت را بر روی دو طرف دیسک کاغذی یا کارت بکشید. به عنوان مثال، یک پرنده در یک سمت و یک قفس در سمت دیگر. 2. اتصال نخ ها: - دو تکه نخ را به دو طرف دیسک وصل کنید، به طوری که بتوانید دیسک را با پیچاندن نخ ها بچرخانید. 3. پیچاندن و چرخاندن: - نخ ها را پیچانده و سپس رها کنید تا دیسک به سرعت بچرخد و دو تصویر به نظر برسد که با هم ترکیب شده اند. نتیجه گیری توماتروپ یک ابزار ساده ولی موثر در تاریخچه انیمیشن و سینما است که اصول اولیه پایداری تصویر در شبکیه چشم را نشان می دهد. این اسباب بازی نه تنها به عنوان یک وسیله سرگرمی قدیمی، بلکه به عنوان یک ابزار آموزشی برای درک اصول بصری و نوری همچنان جذاب و مفید است.
توماتروپ (Thaumatrope) یکی از اولین اسباب بازی های نوری است که در اوایل قرن 19 میلادی ساخته شد و نقش مهمی در تاریخچه انیمیشن و پیشرفت تکنیک های اولیه سینما داشت. این ابزار ساده نشان می دهد که چگونه مغز انسان قادر به ترکیب تصاویری است که به سرعت تغییر می کنند و از این طریق توهم حرکت را ایجاد می کند. ساختار و عملکرد توماتروپ توماتروپ از یک دیسک کاغذی یا کارت تشکیل شده است که در هر دو سمت آن تصویری متفاوت قرار دارد. دو رشته یا نخ به دو طرف دیسک متصل می شود. زمانی که نخ ها پیچانده و سپس رها می شوند، دیسک به سرعت می چرخد و دو تصویر در دو سمت دیسک به نظر می رسد که با هم ترکیب می شوند و یک تصویر واحد را تشکیل می دهند. این پدیده به دلیل پایداری تصویر در شبکیه چشم (Persistence of Vision) اتفاق می افتد. مثال های کلاسیک توماتروپ - پرنده و قفس: - در یک سمت دیسک تصویر یک پرنده و در سمت دیگر تصویر یک قفس قرار دارد. زمانی که دیسک به سرعت می چرخد، به نظر می رسد که پرنده در قفس قرار دارد. - ماهی و آب: - در یک سمت دیسک تصویر یک ماهی و در سمت دیگر تصویر آب قرار دارد. هنگام چرخش دیسک، به نظر می رسد که ماهی در آب است. اهمیت توماتروپ در تاریخچه سینما 1. نقش در پیشرفت انیمیشن: - توماتروپ یکی از اولین وسایل نوری بود که اصول پایداری تصویر در شبکیه چشم را نشان داد و راه را برای توسعه ابزارهای پیچیده تر مانند فلیپ بوک (Flipbook) و زئو تروپ (Zoetrope) هموار کرد. 2. پایه گذاری توهم حرکت: - نشان دادن اینکه چگونه مغز انسان می تواند تصاویری که به سرعت تغییر می کنند را به صورت حرکت مداوم درک کند، یکی از مفاهیم کلیدی در انیمیشن و سینما است که توماتروپ به خوبی آن را نمایش داد. 3. تأثیر بر فرهنگ بصری: - توماتروپ به عنوان یکی از اولین ابزارهای سرگرمی بصری، تأثیر زیادی بر فرهنگ عمومی و درک مردم از پدیده های بصری و نوری داشت. ساخت توماتروپ در خانه ساخت توماتروپ بسیار ساده است و می تواند یک پروژه سرگرم کننده و آموزشی باشد: # مواد لازم: - یک تکه کاغذ یا کارت دایره ای شکل - دو تکه نخ یا کش - مداد رنگی یا ماژیک - چسب یا نوار چسب # مراحل ساخت: 1. طراحی تصاویر: - دو تصویر متفاوت را بر روی دو طرف دیسک کاغذی یا کارت بکشید. به عنوان مثال، یک پرنده در یک سمت و یک قفس در سمت دیگر. 2. اتصال نخ ها: - دو تکه نخ را به دو طرف دیسک وصل کنید، به طوری که بتوانید دیسک را با پیچاندن نخ ها بچرخانید. 3. پیچاندن و چرخاندن: - نخ ها را پیچانده و سپس رها کنید تا دیسک به سرعت بچرخد و دو تصویر به نظر برسد که با هم ترکیب شده اند. نتیجه گیری توماتروپ یک ابزار ساده ولی موثر در تاریخچه انیمیشن و سینما است که اصول اولیه پایداری تصویر در شبکیه چشم را نشان می دهد. این اسباب بازی نه تنها به عنوان یک وسیله سرگرمی قدیمی، بلکه به عنوان یک ابزار آموزشی برای درک اصول بصری و نوری همچنان جذاب و مفید است.
شتافتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، برجستن در رفتار از شتابی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آماده شدن برای قیام. (از اقرب الموارد) ، جنبیدن سرنره وقت آلیز و آن آمادگی قیام آن است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
شتافتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، برجستن در رفتار از شتابی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آماده شدن برای قیام. (از اقرب الموارد) ، جنبیدن سرنره وقت آلیز و آن آمادگی قیام آن است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
یکی از شش فرقۀ مذهب مرجئه. (از بیان الادیان از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). منسوب به ابومعاذ تومنی از مردم تومن که گویا قریه ای است از قرای مصر. رجوع به معجم البلدان و الانساب سمعانی شود
یکی از شش فرقۀ مذهب مرجئه. (از بیان الادیان از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). منسوب به ابومعاذ تومنی از مردم تومن که گویا قریه ای است از قرای مصر. رجوع به معجم البلدان و الانساب سمعانی شود
قصبه ای را گویند که صد پاره ده در تحت آن باشد و جمع آن تومنات است و بعضی گویند ترکی است. (برهان). مخفف تومان. (حاشیۀ برهان چ معین). در برهان گوید: جمع تومنات است اگر صحیح گفته باشد ترکی است نه پارسی. (انجمن آرا) (آنندراج). قصبه ای که دارای صد پارچه ده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تومان شود
قصبه ای را گویند که صد پاره ده در تحت آن باشد و جمع آن تومنات است و بعضی گویند ترکی است. (برهان). مخفف تومان. (حاشیۀ برهان چ معین). در برهان گوید: جمع تومنات است اگر صحیح گفته باشد ترکی است نه پارسی. (انجمن آرا) (آنندراج). قصبه ای که دارای صد پارچه ده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تومان شود
ده هزار، (ناظم الاطباء) (از آنندراج)، کلمه مغولی به معنی ده هزار است، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (حاشیۀ برهان چ معین) : از هر ده یک نفر را امیر نه دیگر کرده و از میان ده امیر یک کس را امیر صد نام نهاده و تمامت صد را در زیر فرمان اوکرده و بدین نسبت تا هزار شود و به ده هزار کشد، امیری نصب کرده و او را امیرتومان خوانند و بدین قیاس و نسق هر مصلحتی که پیش آید ...، (جهانگشای جوینی یادداشت ایضاً)، چون جغتای بازگشت و سلطان جلال الدین رانیافت چنگیزخان، توربای تقشی را با دو تومان لشکر مغول نامزد کرد، (جهانگشای جوینی)، پسر بزرگتر را با چند تومان از سپاهیان جلد و مردان مرد به حد ...، (جهانگشای جوینی)، بوقاتیمور با تومانی لشکر بر سر راه مداین و بصره نشسته بود، (رشیدی)، با یک تومان بهادر نامدار، (رشیدی)، امیر چوپان ... با دو تومان لشکر ... به کنار آب کر رسید، (ذیل حافظ ابرو بر رشیدی)، - امیرتومان، فرماندۀ ده هزارسپاهی، رئیس ده هزار نفر، ، مبلغی از پول، معادل ده هزار، درهم سیمین تازی که تقریباً یک ثلث کمتر از درهم یونان است، (ناظم الاطباء)، و به معنی زر نقد که به قدر بیست روپیه باشد، از لغات ترکی است، (آنندراج)، ده هزار مسکوک زر، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : پس گفته اند که چه مبلغ ضرورت باشد وزیر گفته پانصد تومان، (مزارات کرمان ص 51 از یادداشت ایضاً)، ده قران مسکوک معادل ده مثقال نقره، ده قران، ده هزار دینار، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، ده ریال رایج امروز، چون ریال امروزی معادل قران سابق و قران سابق هزار دینار نامیده می شد لذا ده ریال امروزی را به همان اعتبارقران سابق یک تومان نامند، رجوع به حاشیۀ برهان چ معین شود، هر یک از ایالاتی که از آنها ده هزار مرد جنگی خیزد، مانند ایالت سمرقند که دارای هفت تومان بوده و هفتاد هزار مرد جنگی از آنجا برمی خاسته، قسمت بزرگ از هر طایفه، (ناظم الاطباء)، به معنی گروه و پرگند و میغ، (آنندراج)
ده هزار، (ناظم الاطباء) (از آنندراج)، کلمه مغولی به معنی ده هزار است، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (حاشیۀ برهان چ معین) : از هر ده یک نفر را امیر نُه دیگر کرده و از میان ده امیر یک کس را امیر صد نام نهاده و تمامت صد را در زیر فرمان اوکرده و بدین نسبت تا هزار شود و به ده هزار کشد، امیری نصب کرده و او را امیرتومان خوانند و بدین قیاس و نسق هر مصلحتی که پیش آید ...، (جهانگشای جوینی یادداشت ایضاً)، چون جغتای بازگشت و سلطان جلال الدین رانیافت چنگیزخان، توربای تقشی را با دو تومان لشکر مغول نامزد کرد، (جهانگشای جوینی)، پسر بزرگتر را با چند تومان از سپاهیان جلد و مردان مرد به حد ...، (جهانگشای جوینی)، بوقاتیمور با تومانی لشکر بر سر راه مداین و بصره نشسته بود، (رشیدی)، با یک تومان بهادر نامدار، (رشیدی)، امیر چوپان ... با دو تومان لشکر ... به کنار آب کر رسید، (ذیل حافظ ابرو بر رشیدی)، - امیرتومان، فرماندۀ ده هزارسپاهی، رئیس ده هزار نفر، ، مبلغی از پول، معادل ده هزار، درهم سیمین تازی که تقریباً یک ثلث کمتر از درهم یونان است، (ناظم الاطباء)، و به معنی زر نقد که به قدر بیست روپیه باشد، از لغات ترکی است، (آنندراج)، ده هزار مسکوک زر، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : پس گفته اند که چه مبلغ ضرورت باشد وزیر گفته پانصد تومان، (مزارات کرمان ص 51 از یادداشت ایضاً)، ده قران مسکوک معادل ده مثقال نقره، ده قران، ده هزار دینار، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، ده ریال رایج امروز، چون ریال امروزی معادل قران سابق و قران سابق هزار دینار نامیده می شد لذا ده ریال امروزی را به همان اعتبارقران سابق یک تومان نامند، رجوع به حاشیۀ برهان چ معین شود، هر یک از ایالاتی که از آنها ده هزار مرد جنگی خیزد، مانند ایالت سمرقند که دارای هفت تومان بوده و هفتاد هزار مرد جنگی از آنجا برمی خاسته، قسمت بزرگ از هر طایفه، (ناظم الاطباء)، به معنی گروه و پرگند و میغ، (آنندراج)
زن که شرم تنگ دارد، کردن کاری را: اتی الامر، هلاک کردن: اتی علیه الدهر، هلاک کرداو را زمانه، آرمیدن با زن: اتی المراءه. و به این معنی به طریق کنایه در کتب فقه مستعمل است، اتی فلان (مجهولاً) ، دشمن او نزدیکش رسید و قریب است بهمین معنی که گویند: من هیهنا اتیت ، یعنی از اینجا آمد بر تو بلا. (منتهی الارب) ، بودن: لایفلح الساحر حیث اتی (قرآن 69/20) ، رستگار نمیشود ساحر هرجا که باشد. (منتهی الارب)
زن که شرم تنگ دارد، کردن کاری را: اتی الامر، هلاک کردن: اتی علیه الدهر، هلاک کرداو را زمانه، آرمیدن با زن: اتی المراءهَ. و به این معنی به طریق کنایه در کتب فقه مستعمل است، اُتی َ فلان (مجهولاً) ، دشمن او نزدیکش رسید و قریب است بهمین معنی که گویند: من هیهنا اُتیت َ، یعنی از اینجا آمد بر تو بلا. (منتهی الارب) ، بودن: لایفلح الساحر حیث اتی (قرآن 69/20) ، رستگار نمیشود ساحر هرجا که باشد. (منتهی الارب)