جدول جو
جدول جو

معنی توصیه - جستجوی لغت در جدول جو

توصیه
اندرز دادن، سفارش کردن، وصیت کردن
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
فرهنگ فارسی عمید
توصیه
اندرز کردن و فرمودن
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
فرهنگ لغت هوشیار
توصیه
((تُ یِ))
سفارش کردن، اندرز دادن
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
فرهنگ فارسی معین
توصیه
سپارش، پیشنهاد، رهنمود، سفارش
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
فرهنگ واژه فارسی سره
توصیه
اندرز، پیشنهاد، سفارش، نصیحت، وصیت، وعظ، سفارش کردن، اندرز دادن، نصیحت کردن، وصیت کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
توصیه
توصيةً
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به عربی
توصیه
Recommendation
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
توصیه
recommandation
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
توصیه
recomendación
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
توصیه
рекомендация
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به روسی
توصیه
Empfehlung
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به آلمانی
توصیه
рекомендація
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
توصیه
rekomendacja
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به لهستانی
توصیه
推荐
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به چینی
توصیه
recomendação
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
توصیه
সুপারিশ
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به بنگالی
توصیه
سفارش
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به اردو
توصیه
mapendekezo
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
توصیه
tavsiye
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
توصیه
추천
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به کره ای
توصیه
推薦
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
توصیه
הַמלָצָה
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به عبری
توصیه
raccomandazione
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
توصیه
rekomendasi
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
توصیه
คำแนะนำ
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به تایلندی
توصیه
aanbeveling
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به هلندی
توصیه
सिफारिश
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توصیص
تصویر توصیص
تنگ بستن روبند، استوار کردن کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
وصف و بیان حال، نشانی دادن، ستایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توصیل
تصویر توصیل
رسانایی کروایاندن کلوایاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توصیم
تصویر توصیم
رنجور کردن تپ، سست اندامی، کرختی (بی حسی)
فرهنگ لغت هوشیار
سگالش زمینه سازی، ساخت و پاخت، آماده کردن، بازپساوندی باز آوردن پساوند در چامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفصیه
تصویر تفصیه
رهاندن از تنگی رهاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویه
تصویر تصویه
خشک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توجیه
تصویر توجیه
درست انگاری، روایش
فرهنگ واژه فارسی سره