جدول جو
جدول جو

معنی توسکارسی - جستجوی لغت در جدول جو

توسکارسی
دانه ی درخت توسکا، رشته ی گل توسکا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب است به توسکاس که قریه ای است در سمرقند، (سمعانی)، رجوع به توسکاس و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
ابوعبداﷲ التوسکاسی سمرقندی، از یحیی بن زید سمرقندی روایت کرده است، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
ترس از خدا و تقوی و پرهیزگاری. (ناظم الاطباء) :
گه از آزمودن سخن گستری
گه از ترسکاری حدیث آوری.
شمسی (یوسف و زلیخا).
سر از عالم ترسکاری برآر
بترس از کسی کو نشد ترسکار.
نظامی.
فضایل پسندیده و سیرت عادله و پرهیزکاری و ترسکاری شعار و دثار او بود. (تاریخ قم ص 6). بعلم و ورع و ترسکاری و... راجح آمده. (تاریخ قم ص 9) ، رهبانیت. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
از مراتع نشتای عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی