منسوب به توران و ترکمان، (ناظم الاطباء)، مردم توران زمین: آن همه شاهان ایرانی و تورانی کجاست کز نهیب تیغشان بسته کمر جوزاستی، نجم الدین دایه (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 22)، ، زبان مردم توران، زبانهای تورانی، السنۀ اقوام تاتار و ترک و مغول و مانند آنهاست، (از یادداشتهای مرحوم دهخدا)، رجوع به مزدیسنا و ایران باستان ج 3ص 2225 و 2226، 2269 و 2574 و تورانیان شود
منسوب به توران و ترکمان، (ناظم الاطباء)، مردم توران زمین: آن همه شاهان ایرانی و تورانی کجاست کز نهیب تیغشان بسته کمر جوزاستی، نجم الدین دایه (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 22)، ، زبان مردم توران، زبانهای تورانی، السنۀ اقوام تاتار و ترک و مغول و مانند آنهاست، (از یادداشتهای مرحوم دهخدا)، رجوع به مزدیسنا و ایران باستان ج 3ص 2225 و 2226، 2269 و 2574 و تورانیان شود
عمل و صفت موشکاف. (یادداشت مؤلف). و رجوع به موشکاف شود. باریک بینی. (ناظم الاطباء). دقت و تیزهوشی در کارها. (یادداشت مؤلف). - موشکافی کردن، دقت و هوشیاری بسیار نمودن درکار یا مسأله ای. (از یادداشت مؤلف)
عمل و صفت موشکاف. (یادداشت مؤلف). و رجوع به موشکاف شود. باریک بینی. (ناظم الاطباء). دقت و تیزهوشی در کارها. (یادداشت مؤلف). - موشکافی کردن، دقت و هوشیاری بسیار نمودن درکار یا مسأله ای. (از یادداشت مؤلف)
دهی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در 48000 گزی شمال کرمان و 8000 گزی جنوب راه مالرو شهداد به راور، کوهستانی و سردسیر و دارای 70 تن سکنه است، آب آن از قنات است، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در 48000 گزی شمال کرمان و 8000 گزی جنوب راه مالرو شهداد به راور، کوهستانی و سردسیر و دارای 70 تن سکنه است، آب آن از قنات است، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
به معنی سختیان و تیماج و به این معنی با کاف فارسی و زای نقطه دار هم آمده، (برهان)، مصحف ’گوزگانی’منسوب به ’گوزگانان’ = ’جوزجان’، (از حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به گوزگانی، کورگانی و کوزگانی شود
به معنی سختیان و تیماج و به این معنی با کاف فارسی و زای نقطه دار هم آمده، (برهان)، مصحف ’گوزگانی’منسوب به ’گوزگانان’ = ’جوزجان’، (از حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به گوزگانی، کورگانی و کوزگانی شود
حمیدالدین. یکی از شعرای دورۀ سلجوقی است که در رباعی زیر مورد هجو علی شطرنجی شاعر زمان خود قرار گرفته است: خیرکافی چو ناصرخسرو کرد خود را لقب حمیدالدین لقب آن بر این چگونه سزد که گه آن به از محاسن این. (از لباب الالباب چ قزوینی ج 2 ص 202)
حمیدالدین. یکی از شعرای دورۀ سلجوقی است که در رباعی زیر مورد هجو علی شطرنجی شاعر زمان خود قرار گرفته است: خیرکافی چو ناصرخسرو کرد خود را لقب حمیدالدین لقب آن بر این چگونه سزد که گه آن به از محاسن این. (از لباب الالباب چ قزوینی ج 2 ص 202)