نام بزرگترین پسران فریدون است که تور باشد و توران منسوب به اوست چنانکه ایران به ایرج. (برهان) (آنندراج). همان تور پسر فریدون. (فرهنگ رشیدی). به معنی نخست تور (پسر فریدون) است. (فرهنگ جهانگیری). نام پسر بزرگ فریدون واو را تور و توژ نیز گویند. و توران زمین به حصۀ اوبود. (شرفنامۀ منیری). پسر بزرگ فریدون که تور، نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به تور و توران شود
نام بزرگترین پسران فریدون است که تور باشد و توران منسوب به اوست چنانکه ایران به ایرج. (برهان) (آنندراج). همان تور پسر فریدون. (فرهنگ رشیدی). به معنی نخست تور (پسر فریدون) است. (فرهنگ جهانگیری). نام پسر بزرگ فریدون واو را تور و توژ نیز گویند. و توران زمین به حصۀ اوبود. (شرفنامۀ منیری). پسر بزرگ فریدون که تور، نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به تور و توران شود
نوعی زغال طبیعی به رنگ قهوه ای تیره، دارای ۵۰% تا ۶۰% کربن که به هنگام سوختن بوی آمونیاک می دهد و از رسوب تدریجی گیاهان آبی مانند جلبک ها و خزه ها تولید می شود
نوعی زغال طبیعی به رنگ قهوه ای تیره، دارای ۵۰% تا ۶۰% کربن که به هنگام سوختن بوی آمونیاک می دهد و از رسوب تدریجی گیاهان آبی مانند جلبک ها و خزه ها تولید می شود
قرقاول، پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، تورنگ، چور، تذرو، خروس صحرایی
قَرقاول، پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، تورَنگ، چور، تَذَرْوْ، خُروس صَحرایی
شغال، پستانداری گوشت خوار و از خانوادۀ سگ که از پرندگان کوچک و اهلی تغذیه می کند، شگال، گال، تورک، اهمر، برای مثال تنها من و یک شهر پر از خصم و تو با من / شیری و یکی دشت پر از رو به و توره (قطران - رشیدی - توره)
شُغال، پستانداری گوشت خوار و از خانوادۀ سگ که از پرندگان کوچک و اهلی تغذیه می کند، شَگال، گال، تورَک، اَهمَر، برای مِثال تنها من و یک شهر پر از خصم و تو با من / شیری و یکی دشت پر از رو به و توره (قطران - رشیدی - توره)
کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، پایه پایه نزدیک شدن، اندک اندک به سوی چیزی رفتن، به تدریج و تأنّی، نرم نرمک، خوش خوش، کیچ کیچ، آهسته آهسته، جسته جسته، کم کم، نرم نرم، آرام آرام، خرد خرد، اندک اندک، رفته رفته، متدرّج، خوش خوشک، پلّه پلّه
کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، پایه پایه نزدیک شدن، اندک اندک به سوی چیزی رفتن، به تدریج و تأنّی، نَرم نَرمَک، خُوش خُوش، کیچ کیچ، آهِستِه آهِستِه، جَسته جَسته، کَم کَم، نَرم نَرم، آرام آرام، خُرد خُرد، اَندَک اَندَک، رَفتِه رَفتِه، مُتَدَرِّج، خُوش خُوشَک، پِلِّه پِلِّه