جدول جو
جدول جو

معنی توجیه - جستجوی لغت در جدول جو

توجیه
درست انگاری، روایش
تصویری از توجیه
تصویر توجیه
فرهنگ واژه فارسی سره
توجیه
روی فرا گردانیدن، روی سوی کسی کردن
تصویری از توجیه
تصویر توجیه
فرهنگ لغت هوشیار
توجیه
آوردن دلیل برای اثبات درست بودن کاری، دلیلی که به این منظور آورده می شود، در علوم ادبی در قافیه، حرکت ماقبل حرف روی اعم از فتحه یا ضمه یا کسره، مثل کسرۀ دال و گاف در کلمۀ دل و گل، در ادبیات در فن بدیع سخن گفتن به نوعی که محتمل دو معنی ضد هم باشد، محتمل الضدین
تصویری از توجیه
تصویر توجیه
فرهنگ فارسی عمید
توجیه
((تُ))
کسی را به سوی دیگری فرستادن، نیک بیان کردن مطلبی، سعی در موجه جلوه دادن کار یا حرف نابجا
تصویری از توجیه
تصویر توجیه
فرهنگ فارسی معین
توجیه
Justification
تصویری از توجیه
تصویر توجیه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
توجیه
оправдание
دیکشنری فارسی به روسی
توجیه
Rechtfertigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
توجیه
обґрунтування , виправдання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
توجیه
uzasadnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
توجیه
辩护 , 辩解
دیکشنری فارسی به چینی
توجیه
justificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
توجیه
giustificazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
توجیه
justificación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
توجیه
justification
دیکشنری فارسی به فرانسوی
توجیه
rechtvaardiging
دیکشنری فارسی به هلندی
توجیه
การพิสูจน์ , การให้เหตุผล
دیکشنری فارسی به تایلندی
توجیه
justifikasi, pembenaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
توجیه
تحقيقٌ , تبرير
دیکشنری فارسی به عربی
توجیه
औचित्य , औचित्य
دیکشنری فارسی به هندی
توجیه
הצדקה , הצדקה
دیکشنری فارسی به عبری
توجیه
正当化 , 正当化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
توجیه
정당화
دیکشنری فارسی به کره ای
توجیه
haklılık, haklı çıkarma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
توجیه
uhalali, uhalalishaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
توجیه
যুক্তিসঙ্গততা , সাফাই
دیکشنری فارسی به بنگالی
توجیه
جواز , جواز
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توصیه
تصویر توصیه
سپارش، پیشنهاد، رهنمود، سفارش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زوجیه
تصویر زوجیه
شویی شوهری، جفتایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیه
تصویر ترجیه
امید داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزجیه
تصویر تزجیه
روزگار گذرانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفجیه
تصویر تفجیه
برهنه کردن، گشادن
فرهنگ لغت هوشیار
سگالش زمینه سازی، ساخت و پاخت، آماده کردن، بازپساوندی باز آوردن پساوند در چامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توصیه
تصویر توصیه
اندرز کردن و فرمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توشیه
تصویر توشیه
نگاردن نگاردن جامه، آراستن
فرهنگ لغت هوشیار
بمعنی استعمال لفظی که آن دو معنی باشد، یکی نزدیک و دیگری دور و منظور معنی دور باشد
فرهنگ لغت هوشیار