لغتی است ردی در مؤاکله. (ناظم الاطباء). رجوع به مؤاکله شود، به دیگری کار گذاشتن و اعتماد کردن. (منتهی الارب). بر یکدیگر اعتماد کردن. (مجمل اللغه) (دهار). بر یکدیگر کار گذاشتن و اعتماد کردن. (آنندراج). با یکدیگر اعتماد کردن. (تاج المصادر بیهقی) ، بد و سست رفتن ستور. (منتهی الارب) (آنندراج). وکال. (منتهی الارب). رجوع به وکال شود
لغتی است ردی در مؤاکله. (ناظم الاطباء). رجوع به مؤاکله شود، به دیگری کار گذاشتن و اعتماد کردن. (منتهی الارب). بر یکدیگر اعتماد کردن. (مجمل اللغه) (دهار). بر یکدیگر کار گذاشتن و اعتماد کردن. (آنندراج). با یکدیگر اعتماد کردن. (تاج المصادر بیهقی) ، بد و سست رفتن ستور. (منتهی الارب) (آنندراج). وکال. (منتهی الارب). رجوع به وکال شود
قصیر و کوتاه. (از ناظم الاطباء). کوتاه قد. (فرهنگ فارسی معین). در تداول عوام، کسی که بالا از حد طبیعی بسیار کوتاهتر دارد. پست قد. کوتاه بالا. قصیرالقامه. قدکوتاه. نهایت پست قد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - کوتوله واویلا، کوتاه قدی محیل و مکار. پست قدی مکار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
قصیر و کوتاه. (از ناظم الاطباء). کوتاه قد. (فرهنگ فارسی معین). در تداول عوام، کسی که بالا از حد طبیعی بسیار کوتاهتر دارد. پست قد. کوتاه بالا. قصیرالقامه. قدکوتاه. نهایت پست قد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - کوتوله واویلا، کوتاه قدی محیل و مکار. پست قدی مکار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
نوعی از بندش عمامه که عرب بستندی. و گفته اند منسوب است به مردی حوتک نام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : کان رسول اﷲ یخرج علینا و علیه الحوتکیه. (حدیث از ناظم الاطباء)
نوعی از بندش عمامه که عرب بستندی. و گفته اند منسوب است به مردی حوتک نام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : کان رسول اﷲ یخرج علینا و علیه الحوتکیه. (حدیث از ناظم الاطباء)
نام شاعری فارسی زبان. و نظامی عروضی ذکر وی در عداد شاعرانی چون قمری گرگانی و رافعی نیشابوری و کفائی گنجه ای و کوسۀ فالی که اسامی ملوک طبرستان بدانان باقی مانده، آورده است. (چهار مقالۀ عروضی چ اروپا ص 28)
نام شاعری فارسی زبان. و نظامی عروضی ذکر وی در عداد شاعرانی چون قمری گرگانی و رافعی نیشابوری و کفائی گنجه ای و کوسۀ فالی که اسامی ملوک طبرستان بدانان باقی مانده، آورده است. (چهار مقالۀ عروضی چ اروپا ص 28)