فرش منقش را گویند مانند قالی و گلیم و پلاس الوان. (برهان). گلیم و فرش منقش باشد. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) : فکنده ست فراش باد بهاری تواسی ّ الوان ابر کوه و کردر. عبدالقادر نائینی (از فرهنگ رشیدی)
فرش منقش را گویند مانند قالی و گلیم و پلاس الوان. (برهان). گلیم و فرش منقش باشد. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) : فکنده ست فراش باد بهاری تواسی ّ الوان ابر کوه و کردر. عبدالقادر نائینی (از فرهنگ رشیدی)
پنهان شدن. (زوزنی). پوشیده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). استتار. اختفاء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پنهان شدن و پوشیدگی. (غیاث اللغات) (آنندراج) : و پسرزاده ای را ازآن نزار که از جملۀ ائمۀ ایشان بود در زی اختفا و لباس تواری به الموت آورده است. (جهانگشای جوینی). که مثل چنان خصمی که ضعیف شده باشد و ستور تواری و استخفا بروی حال فروگذاشته هم در آن وهلت چگونه او را مهلت دهند؟ (جهانگشای جوینی). نزدیک او و مادرش کس فرستاد که از اصناف، تواری و اختفا انصاف نباشد. (جهانگشای جوینی) ، نزد صوفیه احاطه و استیلای الهی را گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون)
پنهان شدن. (زوزنی). پوشیده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). استتار. اختفاء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پنهان شدن و پوشیدگی. (غیاث اللغات) (آنندراج) : و پسرزاده ای را ازآن نزار که از جملۀ ائمۀ ایشان بود در زی اختفا و لباس تواری به الموت آورده است. (جهانگشای جوینی). که مثل چنان خصمی که ضعیف شده باشد و ستور تواری و استخفا بروی حال فروگذاشته هم در آن وهلت چگونه او را مهلت دهند؟ (جهانگشای جوینی). نزدیک او و مادرش کس فرستاد که از اصناف، تواری و اختفا انصاف نباشد. (جهانگشای جوینی) ، نزد صوفیه احاطه و استیلای الهی را گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون)
یکدیگر را وصیت کردن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). یکدیگر را اندرز و وصیت کردن، منه قوله تعالی: اء تواصوا به، ای اوصی به اولهم آخرهم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ، درهم پیوسته روییدن گیاه زمین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
یکدیگر را وصیت کردن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). یکدیگر را اندرز و وصیت کردن، منه قوله تعالی: اءَ تواصَوا به، ای اوصی به اولهم آخرهم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ، درهم پیوسته روییدن گیاه زمین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
کرسی کانتن سن و اواز، از ناحیت ورسای، در کنار رود سن و دارای 12386 تن سکنه و آردفروشی، دستگاه تقطیر و کارخانه های دیگر، راه آهن از آن گذرد، کلیسای رومی زیبائی بدانجاست، این شهر مولد سن لوئی است
کرسی کانتن سَن و اُواز، از ناحیت ورسای، در کنار رود سِن و دارای 12386 تن سکنه و آردفروشی، دستگاه تقطیر و کارخانه های دیگر، راه آهن از آن گذرد، کلیسای رومی زیبائی بدانجاست، این شهر مولد سن لوئی است