جدول جو
جدول جو

معنی تواریخ - جستجوی لغت در جدول جو

تواریخ
تاریخ ها، زمانهای وقوع یک امر یا حادثه، جمع واژۀ تاریخ
تصویری از تواریخ
تصویر تواریخ
فرهنگ فارسی عمید
تواریخ
(تَ)
جمع واژۀ تاریخ. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : و تواریخ متقدمان به ذکر آن ناطق. (کلیله و دمنه). و ذکر بأس و سیاست او در صدور تواریخ مثبت. (کلیله و دمنه). وبه تواریخ و اسمار التفاتی بودی. (کلیله و دمنه).
- تواریخ و سیر، دو علمند، یکی مخصوص به کمیت اعمار و مدت دولت انبیاء و ملوک و ارباب ملک و ملت و دوم مخصوص به کیفیت احوال و طریقت هر یک. رجوع به تاریخ شود
لغت نامه دهخدا
تواریخ
جمع تاریخ
تصویری از تواریخ
تصویر تواریخ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تواری
تصویر تواری
پنهان شدن، نهفته شدن، در به در شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
زمان وقوع یک امر یا حادثه مثلاً در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹،
دانش ثبت و شرح وقایع و سرگذشت پیشینیان مثلاً معلم تاریخ،
دوره و زمان معین و معلوم مثلاً تاریخ صفویان،
نوشته و متنی در مورد وقایع و سرگذشت پیشینیان مثلاً تاریخ بیهقی،
تقویم، گاه شماری مثلاً تاریخ هجری
تاریخ جلالی: تقویم جلالی، تقویمی مرکب از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماه دوازدهم، این تقویم به امر جلال الدین ملکشاه سلجوقی و به وسیلۀ عده ای از علمای نجوم ترتیب داده شد
تاریخ رومی: تقویم رومی، تقویمی که مبدا آن ۳۱۲ سال پیش از تاریخ میلادی و ۱۲ سال بعد از فوت اسکندر است
تاریخ شمسی: تقویم شمسی، تقویمی که بر مبنای مدت حرکت زمین به دور خورشید محاسبه می شود
تاریخ قمری: تقویم قمری، تقویمی که بر مبنای مدت حرکت ماه به دور زمین محاسبه می شود
تاریخ ملکی: تقویم ملکی، تقویم جلالی، تقویمی مرکب از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماه دوازدهم، این تقویم به امر جلال الدین ملکشاه سلجوقی و به وسیلۀ عده ای از علمای نجوم ترتیب داده شد
تاریخ میلادی: تقویم میلادی، تقویمی که بر مبنای مدت حرکت زمین به دور خورشید محاسبه می شود که مبدا آن سال تولد حضرت عیسی است
تاریخ هجری: تقویم هجری، تقویمی که مبدا آن هجرت حضرت رسول از مکه به مدینه است
تاریخ یزدگردی: تقویم یزدگردی، تقویمی که مبدا آن سال ۶۳۲ میلادی سال جلوس یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی است
فرهنگ فارسی عمید
(تَ رَضْ ضی)
تاریخ کردن نامه و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تاریخ کردن. (دهار). تاریخ نوشتن کتاب را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، وقت چیزی پدید آمدن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ هَُ)
پنهان شدن. (زوزنی). پوشیده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). استتار. اختفاء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پنهان شدن و پوشیدگی. (غیاث اللغات) (آنندراج) : و پسرزاده ای را ازآن نزار که از جملۀ ائمۀ ایشان بود در زی اختفا و لباس تواری به الموت آورده است. (جهانگشای جوینی). که مثل چنان خصمی که ضعیف شده باشد و ستور تواری و استخفا بروی حال فروگذاشته هم در آن وهلت چگونه او را مهلت دهند؟ (جهانگشای جوینی). نزدیک او و مادرش کس فرستاد که از اصناف، تواری و اختفا انصاف نباشد. (جهانگشای جوینی) ، نزد صوفیه احاطه و استیلای الهی را گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
شرح وقایع و سرگذشتهای پیشینیان، معین کردن وقت چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواری
تصویر تواری
پنهان و پوشیده شدن، اختفاء، پوشیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توریخ
تصویر توریخ
روزمه گذاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواری
تصویر تواری
((تَ))
پنهان شدن، نهفته گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
زمان چیزی را معین کردن، عددی که زمان را نشان بدهد، سرگذشت ها و حوادث پیشینیان، جمع تواریخ، باستان (قدیم) درباره ادواری از ازمنه بسیار قدیم بحث می کند و تا انقراض امپراتوری روم غربی به سال 476 م. خاتمه می یابد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
تاريخٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
History
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
histoire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
היסטוריה
دیکشنری فارسی به عبری
تاریخ، تاریخچه
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
تاریخ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
ইতিহাস
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
historia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
역사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
歴史
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
ประวัติศาสตร์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
इतिहास
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
sejarah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
geschiedenis
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
historia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
história
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
历史
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
historia
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
історія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
Geschichte
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
история
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
storia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی