جدول جو
جدول جو

معنی تهیر - جستجوی لغت در جدول جو

تهیر
(تَ یُ)
ریهیده شدن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). تهور. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). فرودریدن بنا. (ناظم الاطباء). رجوع به تهور شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آهیر
تصویر آهیر
(پسرانه)
آتش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تغیر
تصویر تغیر
از حال خود برگشتن و حالت دیگر به خود گرفتن، دگرگون شدن، با تندی و خشم سخن گفتن، خشم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
برگزیدن، انتخاب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
فال بد زدن، به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تحیر
تصویر تحیر
حیران شدن، سرگشته شدن، سرگردانی، سرگشتگی، در تصوف از مراحل سلوک که عارف در آن مرحله خود را سرگشتۀ جمال و جلال الهی می بیند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهور
تصویر تهور
شجاعت، دلیری، گستاخی، بی پروایی، به واسطۀ بی پروایی دچار حادثه و آسیبی شدن، ستم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهیج
تصویر تهیج
به هیجان آمدن، برانگیخته شدن، جنبیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهیه
تصویر تهیه
مهیا کردن، آماده ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جهیر
تصویر جهیر
زیبا، بلند آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحیر
تصویر تحیر
سرگشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهیر
تصویر بهیر
هندی بازاریان لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهیر
تصویر دهیر
شکننده خرد کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیه
تصویر تهیه
نظم و ترتیب، آماده ساختن، تدارک و بسیج و آمادگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیو
تصویر تهیو
آماده بودن ساخته شدن ساخته و آماده شدن برای کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیم
تصویر تهیم
کسی که باو تهمت زده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیر
تصویر تبیر
دهل و نقاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجیر
تصویر تجیر
نام طایفه ای از قبیله کنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایر
تصویر تایر
لاستیک رویی چرخ اتومبیل
فرهنگ لغت هوشیار
تیوای بی باکی نترسی بی پروایی، فرو ریختن ساختمان، مردانگی، شکستن سرما منهدم شدن فرو ریختن بنا، بی باکی کردن بی پروایی کردن، بی باکی بی پروایی گستاخی، جمع تهورات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیب
تصویر تهیب
ترسیدن، شکوه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیج
تصویر تهیج
به هیجان آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهتر
تصویر تهتر
نادانستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهجر
تصویر تهجر
دور گشتگی فرا پروازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیر
تصویر تمیر
مرغ مگس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغیر
تصویر تغیر
برگردیدن از حال خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسیر
تصویر تسیر
گشت گشت وگذار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشهیر
تصویر تشهیر
آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تظهیر
تصویر تظهیر
پشت نویسی پشت گوش انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
پاکاندن پاک گرداندن، شست و شوی پاک کردن پاکیزه ساختن شستن، پاکی طهارت، جمع تطهیرات
فرهنگ لغت هوشیار
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
بر گزیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصیر
تصویر تصیر
باب مانی همانند پدر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطهیر
تصویر تطهیر
برشنوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تهیه
تصویر تهیه
آمایش، بسیجیدن
فرهنگ واژه فارسی سره