جدول جو
جدول جو

معنی تهمتن - جستجوی لغت در جدول جو

تهمتن
(پسرانه)
دارنده تن نیرومند، لقب رستم پهلوان شاهنامه
تصویری از تهمتن
تصویر تهمتن
فرهنگ نامهای ایرانی
تهمتن
تنومند، قوی جثه
تصویری از تهمتن
تصویر تهمتن
فرهنگ لغت هوشیار
تهمتن
((تَ هَ تَ))
دارای تنی نیرومند، شجاع، لقب رستم
تصویری از تهمتن
تصویر تهمتن
فرهنگ فارسی معین
تهمتن
تنومند، تناور، قوی جثه، نیرومند، دلیر
در اصل لقب رستم پهلوان داستانی ایران است
تصویری از تهمتن
تصویر تهمتن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تهمین
تصویر تهمین
(پسرانه)
پهلوان، از القاب رستم پهلوان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تهمت
تصویر تهمت
انگ، بدنامی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تهمت
تصویر تهمت
گمان بد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهمت
تصویر تهمت
بدگمانی، گمان بد، افترا، آنچه کسی به آن متهم شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهمت
تصویر تهمت
((تُ مَ))
بدگمانی، افترا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهمت
تصویر تهمت
Aspersions, Defamation, Denigration, Slander
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Verleumdungen, Verleumdung, Denigrierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
наклепи , наклеп
دیکشنری فارسی به اوکراینی
oszczerstwa, zniesławienie, oszczerstwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
calúnias, difamação, denigração, calúnia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
calunnie, diffamazione, denigrazione, calunnia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
calumnias, difamación, denigración, calumnia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
calomnies, diffamation, dénigrement, calomnie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
การใส่ร้าย , การใส่ร้าย , การหมิ่นประมาท , การหมิ่นประมาท
دیکشنری فارسی به تایلندی
fitnah, pencemaran nama
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تهمةٌ , افتراءٌ , تشويهٌ , افتراءٌ
دیکشنری فارسی به عربی
आरोप , मानहानि , बदनाम करना , अपवाद
دیکشنری فارسی به هندی
השמצות , הוצאת דיבה , הכפשה , הַשׁמָצָה
دیکشنری فارسی به عبری
iftiralar, iftira, karalama
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
tuhuma, kuuza sifa mbaya, kashfa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
অপবাদ , অপমান , অপবাদ
دیکشنری فارسی به بنگالی
بہتان , بدنامی , بہتان
دیکشنری فارسی به اردو