- تهاتم
- همچفتگی چفته بستن بریکدیگر (چفته اتهام)
معنی تهاتم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خون رایگانی
تاختن به هم بانبوه در آمدن ناگاه آمدن در تاختن هجوم بردن حمله کردن بیکدیگر، هجوم یورش، جمع تهاجمات
یاوه ها
بر یکدیگر دعوی باطل کردن، معاوضه جنس با جنس بین دو کشور
هجوم آوردن، یورش و حمله بردن
عمل دو شخص یا دو دولت که طلب ها و وام هایی را که به یکدیگر دارند برابر و پابه پا کنند و پول نقد به هم ندهند، داد و ستد جنسی و معاوضۀ جنس باجنس بین دو کشور به طور برابر که پولی به یکدیگر ندهند، پایاپای، بر یکدیگر دعوی باطل کردن، دعوی کردن دو تن نسبت به یکدیگر که نتیجۀ آن برابر باشد و ادعای هر دو طرف باطل و ساقط شود، گواهی همدیگر را تکذیب کردن