- تنین
- قرین و همتا و حریف و همزاد اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است
معنی تنین - جستجوی لغت در جدول جو
- تنین
- ماهی، مار بزرگ، اژدها
تنین فلک: در علم نجوم، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی به شکل اژدها که قسمتی از آن بین دب اکبر و دب اصغر قرار دارد، اژدهای فلک، کهکشان
- تنین ((تَ نِّ))
- اژدها، ماهی، جمع تنانین، نام یکی از صورت های فلکی نیمکره شمالی آسمان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رویان
ظرف کره گیری از ماست، خم کوچک سفالین که دوغ در آن ریزند و جنبانند تا کره آن جدا شود انین
منفرد، مفرد
فرزندان پسران پسران فرزندان
گریه و زاری
شبه قلیایی که از چای استخراج کنند
هر چیز پوشیده و مستور
بدینگونه، بدینسان، اینطور، مانند این
ناله و زاری، بانگ کردن
گریه در بینی، خنده در بینی
پیوسیدن (انتظار کشیدن) چشمداشت
علامت صفت تفضیلی که در آخر بعضی کلمات در میاید
دین داشتن، متدین شدن
آلایش به گل
زینت یافتن
آراسته شدن
قانون گذاردن
بزرگی و دارائی پیدا کردن
دلاور و بهادر و توانا
زیرین
نرمی کردن، چاپلوسی کردن
نوعی بازی که در سالن یا در هوای آزاد بوسیله 2 یا 4 نفر در زمینی مسطح یا چمن انجام میگیرد
تابیدن
جسمانیات، مادی و مادیات
فرانسوی کرم کدو
منون کردن، نون ساکن که در آخر اسما خوانند
تنگ ضیق