- تنگوز(تَ)
به ترکی خوک را گویند. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به مادۀ بعد شود
معنی تنگوز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مردم سیبری که در قسمت اعظم سرزمین میان دریای اوخوتسک و ینی سئی و کوههای یابلونوئی سکونت دارند، (از لاروس)، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه تونغوز و ایران باستان ج 1 ص 11 و ج 3 ص 2253 و فرهنگ فارسی معین شود
(تَ)
لغت نامه دهخدا
چاک و شکاف باشد. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). تنوزه. (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به تنوزه شود
(تَ)
لغت نامه دهخدا
پادشاه ختاو ختن. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء). نام پادشاهی است از ملک ختن، و صحیح پیگو است. (از فرهنگ رشیدی). نام پادشاه چین و ختا بوده... و در فرهنگ رشیدی تصحیح تنگو به پیگو است که نام پادشاهی ازملک ختن بوده. (انجمن آرا) (آنندراج). ظاهراً مصحف منگو، رجوع شود به منگوقاآن در فهرست تاریخ مغول تألیف آقای اقبال. (حاشیۀ برهان چ معین) :
با حکم قدیم تو چه کسری و چه قیصر
در پیش قضای تو چه خاقان و چه تنگو.
خواجه عمید (از جهانگیری)
با حکم قدیم تو چه کسری و چه قیصر
در پیش قضای تو چه خاقان و چه تنگو.
خواجه عمید (از جهانگیری)
(تَ گِ)
لغت نامه دهخدا
نام درختی است که خارهای بسیار تیز دارد و گل آن مانند گل کاسنی باشد و آتش هیزمش بغایت تند و تیز بود. (برهان) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ رشیدی). بمعنی تنگس است. (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی). رجوع به تنگس شود
(تَ)
لغت نامه دهخدا
سال خوک، سال دوازدهم دورۀ دوازده سالۀ ترکان. نام سال دوازدهم از دورۀ دوازده سالۀ تاریخ ترکان است، و امروز خوک را طنقوز و دنز گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سال دوازدهم از دورۀ اثناعشری که سال خوک باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تنگوز شود
ترکی سال خوک سال دوازدهم از دوازده سال ترکی سال خوکنام سال دوازدهم از دوره دوازده ساله ترکی
گیره ای چوبی که به دیوار نصب کنند
سبوی آب
از انواع گیاهان