تنگلوشا. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) (شرفنامۀ منیری). نام کتاب لوشای حکیم رومی است و صنایع و بدایع این کتاب در برابر صنایع و بدایعارتنگ مانی نقاش است، و همچنانکه کتاب مانی را ارتنگ خوانند این کتاب را تنگ نامند. و بعضی گویند علم خانه رومیان است در صورتگری و صنایع و بدایع نقاشی، واین در مقابل نگار خانه چینی باشد. و بعضی گویند نام حکیمی است بابلی. (برهان). رجوع به تنگلوشا شود
تنگلوشا. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) (شرفنامۀ منیری). نام کتاب لوشای حکیم رومی است و صنایع و بدایع این کتاب در برابر صنایع و بدایعارتنگ مانی نقاش است، و همچنانکه کتاب مانی را ارتنگ خوانند این کتاب را تنگ نامند. و بعضی گویند علم خانه رومیان است در صورتگری و صنایع و بدایع نقاشی، واین در مقابل نگار خانه چینی باشد. و بعضی گویند نام حکیمی است بابلی. (برهان). رجوع به تنگلوشا شود
دهی از دهستان آجرلو است که در بخش مرکزی شهرستان مراغه و 68 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 37 هزارگزی شمال خاوری شوسۀ شاهین دژبه میاندوآب واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 244تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخودو بزرک و بادام است و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است راه مالرو دارد. (این ده را ’پنکلو’ نیز گویند). (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان آجرلو است که در بخش مرکزی شهرستان مراغه و 68 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 37 هزارگزی شمال خاوری شوسۀ شاهین دژبه میاندوآب واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 244تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخودو بزرک و بادام است و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است راه مالرو دارد. (این ده را ’پنکلو’ نیز گویند). (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
پادشاه ختاو ختن. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء). نام پادشاهی است از ملک ختن، و صحیح پیگو است. (از فرهنگ رشیدی). نام پادشاه چین و ختا بوده... و در فرهنگ رشیدی تصحیح تنگو به پیگو است که نام پادشاهی ازملک ختن بوده. (انجمن آرا) (آنندراج). ظاهراً مصحف منگو، رجوع شود به منگوقاآن در فهرست تاریخ مغول تألیف آقای اقبال. (حاشیۀ برهان چ معین) : با حکم قدیم تو چه کسری و چه قیصر در پیش قضای تو چه خاقان و چه تنگو. خواجه عمید (از جهانگیری)
پادشاه ختاو ختن. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء). نام پادشاهی است از ملک ختن، و صحیح پیگو است. (از فرهنگ رشیدی). نام پادشاه چین و ختا بوده... و در فرهنگ رشیدی تصحیح تنگو به پیگو است که نام پادشاهی ازملک ختن بوده. (انجمن آرا) (آنندراج). ظاهراً مصحف منگو، رجوع شود به منگوقاآن در فهرست تاریخ مغول تألیف آقای اقبال. (حاشیۀ برهان چ معین) : با حکم قدیم تو چه کسری و چه قیصر در پیش قضای تو چه خاقان و چه تنگو. خواجه عمید (از جهانگیری)
بمعنی تنگلوش است که کتاب و صفحۀ لوشای حکیم باشد، چه تنگ بمعنی صفحه و لوشا نام حکیمی است رومی و بعضی گویند بابلی بوده و او صاحب علم کیمیا و سیمیا و تکسیر است ودر صنایع و بدایع نقاشی و مصوّری ثانی مانی بوده است، چنانکه کتاب مانی را ارتنگ می خوانند کتاب او را تنگ می گویند. و بعضی گفته اند تنگلوشا و ارتنگ نام دوکتاب است. و نام علم خانه رومیان هم هست در نقاشی وصورتگری، و با ثانی مثلثه هم آمده است. (برهان). کتابی که لوشای حکیم صورتها و نقشها و اسلیمی خطائیها وگره بندیها و سایر صنایع و بدایع تصویر و نقاشی که خود اختراع کرده بود در آن ثبت نمود، و این کتاب در برابر ارتنگ مانی است و همچنانکه مانی سرآمد نقاشان چین بوده او سرآمد مصوّران روم بوده و کارنامۀ نقاشان چین را ارتنگ و کارنامۀ نقاشان روم را تنگ نامند. (فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (از آنندراج). بعضی آنرا از اهل روم دانسته اند و چنان نیست، اصح آنکه تنگ لوش از اهل بابل و معاصر ضحاک وبر ملت صابئین و صاحب کتاب وجوه و حدود بوده است... (انجمن آرا) (آنندراج). محمد معین در حاشیۀ برهان آرد: تنگلوشای بابلی تألیف توکروس یونانی بوده که ظاهراً در عهد انوشیروان از یونانی به پهلوی و کمی بعد، از پهلوی به زبان آرامی ترجمه شده و این نسخۀ آرامی در دست مؤلفان اسلامی بوده است. بقول نالینو در کتاب علم الفلک، این کتاب که ظاهراً در قرن دوم هجری از زبان پهلوی به عربی ترجمه شده در بین منجمان اسلام معروف به ود. و در تاریخ الحکماء قفطی آمده: ’در دست مردم مشهور است’ و علاوه براقتباسات و اقتطافاتی که در کتب عربی از آن دیده میشود قسمتهایی از آن در طی کتاب ابومعشر بلخی بنام المدخل الکبیر، که در سال 1160 اسکندری (224- 275 ه. ق.) تألیف شده بدست ما رسیده و آن در فصل اول از مقالۀ ششم آن کتاب است و عین این فصل را یعنی متن عربی آن را، بل در کتاب خود درج کرده و با آنچه از اصل یونانی کتاب توکروس بدست آمده تطبیق نموده است، درنتیجه معلوم شده که این تنگلوشای بابلی مسلماً همان تکروس یونانی بوده که ظاهراً در نیمۀ دوم قرن اول میلادی کتاب خود را به یونانی نوشته و بعدها به پهلوی ترجمه شده بوده و حتی در کتاب ’بزیدج’ (ویزیدک) پهلوی... از آن کتاب منقولاتی بوده است. در موقع ترجمه کتاب توکروس از پهلوی به عربی که به ’کتاب الوجوه و الحدود’ معروف شده، به علت اغتشاش خط که قابل همه گونه تصحیف است اسم مؤلف که به پهلوی نوشته می شده به تنگلوش و تنگلوشا (تینکلوش، تینکلوس، طینفروس) تبدیل شده و نسبت بابلی بدان داده شده است (گاهی نسبت قوفانی هم هست که منسوب به قوف باشد که اکنون به عقرقوف معروف است). موضوع این کتاب صور نجومی (غیر از صور چهل وهشت گانه معروف به طلمیوس) و دلالت طلوع آنها در افق شهری در موقع طلوع وجهی از وجوه دوازده گانه بر حوادث حیات مولود است که آنرا در بعض کتب عربی صور درجات فلک نامیده اند و به یونانی پاراناته لونتا گویند. در کتاب ابومعشر صور وجوه برطبق عقیدۀ یونان (مقصود بطلمیوس است) و عقیدۀ هندوان و عقیدۀ ایرانیان شرح داده شده و غالباً عقیدۀ ایرانی از تنگلوشا نقل شده و اسامی فارسی آن صورتها نیز ثبت گردیده است. از این آثار استنباط می شود که ظاهراً این کتاب نیز ترجمه صرف از یونانی نبوده بلکه کتاب یونانی تا حدی به قالب ایرانی ریخته و مطالب ایرانی در آن داخل شده بود. کتابی که منسوب به تنگلوشا و ترجمه ابن وحشیه است و اکنون بعضی نسخه های نادر از آن در یکی از کتابخانه های شخصی تهران نیز هست به اسم ’صور الدرج و الحکم علیها فیما تدل علیه من طوالع المولودین لتنکلوشا البابلی القوفانی بترجمه ابن وحشیه’، بنابر تحقیقات نالینو بکلی مجعول است و هیچگونه ارتباطی با تنکلوس (توکروس حقیقی) ندارد و اصلاً مطالب آن بی معنی و ساختگی است و از کتاب اصلی یعنی ترجمه عربی از پهلوی خبری نیست و ظاهراً از میان رفته است. (از گاه شماری تقی زاده صص 317-319) (علم الفلک، تاریخه عند العرب فی القرون الوسطی، نالینو چ روم 1911 میلادی ص 202) : بنام قیصران سازم تصانیف به از ارتنگ چین و تنگلوشا. خاقانی. قطبی از پیکر جنوب و شمال تنگلوشای صدهزار خیال. نظامی. تنگی جمله را مجال تویی تنگلوشای این خیال تویی. نظامی
بمعنی تنگلوش است که کتاب و صفحۀ لوشای حکیم باشد، چه تنگ بمعنی صفحه و لوشا نام حکیمی است رومی و بعضی گویند بابلی بوده و او صاحب علم کیمیا و سیمیا و تکسیر است ودر صنایع و بدایع نقاشی و مصوِّری ثانی ِ مانی بوده است، چنانکه کتاب مانی را ارتنگ می خوانند کتاب او را تنگ می گویند. و بعضی گفته اند تنگلوشا و ارتنگ نام دوکتاب است. و نام علم خانه رومیان هم هست در نقاشی وصورتگری، و با ثانی مثلثه هم آمده است. (برهان). کتابی که لوشای حکیم صورتها و نقشها و اسلیمی خطائیها وگره بندیها و سایر صنایع و بدایع تصویر و نقاشی که خود اختراع کرده بود در آن ثبت نمود، و این کتاب در برابر ارتنگ مانی است و همچنانکه مانی سرآمد نقاشان چین بوده او سرآمد مصوِّران روم بوده و کارنامۀ نقاشان چین را ارتنگ و کارنامۀ نقاشان روم را تنگ نامند. (فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (از آنندراج). بعضی آنرا از اهل روم دانسته اند و چنان نیست، اصح آنکه تنگ لوش از اهل بابل و معاصر ضحاک وبر ملت صابئین و صاحب کتاب وجوه و حدود بوده است... (انجمن آرا) (آنندراج). محمد معین در حاشیۀ برهان آرد: تنگلوشای بابلی تألیف توکروس یونانی بوده که ظاهراً در عهد انوشیروان از یونانی به پهلوی و کمی بعد، از پهلوی به زبان آرامی ترجمه شده و این نسخۀ آرامی در دست مؤلفان اسلامی بوده است. بقول نالینو در کتاب علم الفلک، این کتاب که ظاهراً در قرن دوم هجری از زبان پهلوی به عربی ترجمه شده در بین منجمان اسلام معروف به ود. و در تاریخ الحکماء قفطی آمده: ’در دست مردم مشهور است’ و علاوه براقتباسات و اقتطافاتی که در کتب عربی از آن دیده میشود قسمتهایی از آن در طی کتاب ابومعشر بلخی بنام المدخل الکبیر، که در سال 1160 اسکندری (224- 275 هَ. ق.) تألیف شده بدست ما رسیده و آن در فصل اول از مقالۀ ششم آن کتاب است و عین این فصل را یعنی متن عربی آن را، بل در کتاب خود درج کرده و با آنچه از اصل یونانی کتاب توکروس بدست آمده تطبیق نموده است، درنتیجه معلوم شده که این تنگلوشای بابلی مسلماً همان تکروس یونانی بوده که ظاهراً در نیمۀ دوم قرن اول میلادی کتاب خود را به یونانی نوشته و بعدها به پهلوی ترجمه شده بوده و حتی در کتاب ’بزیدج’ (ویزیدک) پهلوی... از آن کتاب منقولاتی بوده است. در موقع ترجمه کتاب توکروس از پهلوی به عربی که به ’کتاب الوجوه و الحدود’ معروف شده، به علت اغتشاش خط که قابل همه گونه تصحیف است اسم مؤلف که به پهلوی نوشته می شده به تنگلوش و تنگلوشا (تینکلوش، تینکلوس، طینفروس) تبدیل شده و نسبت بابلی بدان داده شده است (گاهی نسبت قوفانی هم هست که منسوب به قوف باشد که اکنون به عقرقوف معروف است). موضوع این کتاب صور نجومی (غیر از صور چهل وهشت گانه معروف به طلمیوس) و دلالت طلوع آنها در افق شهری در موقع طلوع وجهی از وجوه دوازده گانه بر حوادث حیات مولود است که آنرا در بعض کتب عربی صور درجات فلک نامیده اند و به یونانی پاراناته لونتا گویند. در کتاب ابومعشر صور وجوه برطبق عقیدۀ یونان (مقصود بطلمیوس است) و عقیدۀ هندوان و عقیدۀ ایرانیان شرح داده شده و غالباً عقیدۀ ایرانی از تنگلوشا نقل شده و اسامی فارسی آن صورتها نیز ثبت گردیده است. از این آثار استنباط می شود که ظاهراً این کتاب نیز ترجمه صِرف از یونانی نبوده بلکه کتاب یونانی تا حدی به قالب ایرانی ریخته و مطالب ایرانی در آن داخل شده بود. کتابی که منسوب به تنگلوشا و ترجمه ابن وحشیه است و اکنون بعضی نسخه های نادر از آن در یکی از کتابخانه های شخصی تهران نیز هست به اسم ’صور الدرج و الحکم علیها فیما تدل علیه من طوالع المولودین لتنکلوشا البابلی القوفانی بترجمه ابن وحشیه’، بنابر تحقیقات نالینو بکلی مجعول است و هیچگونه ارتباطی با تنکلوس (توکروس حقیقی) ندارد و اصلاً مطالب آن بی معنی و ساختگی است و از کتاب اصلی یعنی ترجمه عربی از پهلوی خبری نیست و ظاهراً از میان رفته است. (از گاه شماری تقی زاده صص 317-319) (علم الفلک، تاریخه عند العرب فی القرون الوسطی، نالینو چ روم 1911 میلادی ص 202) : بنام قیصران سازم تصانیف به از ارتنگ چین و تنگلوشا. خاقانی. قطبی از پیکر جنوب و شمال تنگلوشای صدهزار خیال. نظامی. تنگی جمله را مجال تویی تنگلوشای این خیال تویی. نظامی