جدول جو
جدول جو

معنی تنکیب - جستجوی لغت در جدول جو

تنکیب(تَ ذَ لُ)
به یک سو شدن. (زوزنی). برگشتن و یکسو شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، یکسو گردانیدن، لازم و متعدی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دور گردانیدن چیزی. (از اقرب الموارد) ، برگشتن از راه، یقال: نکبه الطریق و نکب به الطریق و نکب به عن الطریق، ای عدل عنه. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). نکبه الطریق و نکب به الطریق و نکب به عن الطریق، ای عدله عنه و نحاه . (اقرب الموارد) ، کمان در بازو کردن. (زوزنی). رجوع به تنکب شود
لغت نامه دهخدا
تنکیب
بازگشتن بازگشت
تصویری از تنکیب
تصویر تنکیب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
برنشاندن چیزی بر چیزی، سوار کردن، به هم پیوستن، آمیخته کردن، مخلوط ساختن، آمیختن چیزی با چیز دیگر، مرکب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنزیب
تصویر تنزیب
نوار نازک که روی زخم و جراحت می بندند، باند، پارچۀ سفید نخی نازک که از آن پیراهن می دوزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
واژگون کردن، سرنگون ساختن، سرازیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنکیر
تصویر تنکیر
نکره ساختن اسم، مجهول و ناشناس کردن، به حالت مجهول و ناشناس در آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنکیل
تصویر تنکیل
برگردانیدن، پست کردن، عقوبت کردن، سرکوب کردن و مایۀ عبرت دیگران ساختن
فرهنگ فارسی عمید
ناشناساندن، ناشناخته کردن در دستور نام را به ناشناخته دگر کردن -1 مجهول کردن ناشناس ساختن، نکره ساختن اسم، جمع تنکیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکیب
تصویر توکیب
خرما چینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنقیب
تصویر تنقیب
کاوش، زمین کاوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
واژگون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنکیل
تصویر تنکیل
عقوبت کردن، سرکوب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنزیب
تصویر تنزیب
پیراهن، تن زیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیب
تصویر تنسیب
همگریابی در دانش انگارش
فرهنگ لغت هوشیار
بر گماری، پایگاهاندن پایگاه دادن، سالاری دادن، فرودآوردن از واژگان دو پهلو، ستون نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
چیزی اندر چیزی در جایی نشاندن، آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنکیظ
تصویر تنکیظ
شتابانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
((تَ))
واژگون کردن، سرازیر ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنکیر
تصویر تنکیر
((تَ))
مجهول کردن، ناشناس ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنزیب
تصویر تنزیب
((تَ))
پارچه نخی نازک و سفید که از آن پیراهن دوزند، پارچه سفید نخی و نازک که روی زخم می گذارند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنکیل
تصویر تنکیل
((تَ))
عقوبت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
((تَ))
بر هم نشاندن چیزی بر چیزی، آمیخته کردن، آمیزش، اختلاط، در شیمی تبدیل چند جسم به جسم سنگین تر، در علم دستور تحلیل عبارت ها و جمله ها از لحاظ روابط کلمات طبق قواعد نحو، مقابل تجزیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
آمیزش، آمیزه، آمیغ، هم کرد، هم آمیزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
Combination, Composition, Concoction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
combinaison, composition, mélange
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
комбинация , композиция , смесь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
Kombination, Zusammensetzung, Mischung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
комбінація , композиція , суміш
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
kombinacja, kompozycja, mieszanka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
组合 , 组成 , 混合物
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
combinação, composição, mistura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
combinazione, composizione, miscuglio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
combinación, composición, mezcla
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
combinatie, compositie, mengmengsel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
การผสม , การประกอบ , สารผสม
دیکشنری فارسی به تایلندی