جدول جو
جدول جو

معنی تنهاخرام - جستجوی لغت در جدول جو

تنهاخرام(اَ گَ شِ)
که تنها خرامد. تنهارو. تک رو. که در رفتن یاری نگزیند:
ماه تنهاخرام از آن آواز
بند برقع بهم کشید فراز.
نظامی.
رجوع به تنهارو و تنها و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تنهاخور. کنود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
بداند هرکه باتدبیر باشد
که تنهاخوار، تنهامیر باشد.
نظامی
لغت نامه دهخدا