معنی تندیر - جستجوی لغت در جدول جو
تندیر
تنور
ادامه...
تنور
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر تندیس
تندیس
(دخترانه)
مجسمه
ادامه...
مجسمه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر تنکیر
تنکیر
نکره ساختن اسم، مجهول و ناشناس کردن، به حالت مجهول و ناشناس در آوردن
ادامه...
نکره ساختن اسم، مجهول و ناشناس کردن، به حالت مجهول و ناشناس در آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تندیس
تندیس
مجسمه، پیکر، کالبد، تمثال، تصویر،
برای مثال نگارند تندیس او گر به کوه / ز سنگ وقارش شود که ستوه
(دقیقی - ۱۱۴)
ادامه...
مجسمه، پیکر، کالبد، تمثال، تصویر،
برای مِثال نگارند تندیس او گر به کوه / ز سنگ وقارش شود کُه ستوه
(دقیقی - ۱۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تکدیر
تکدیر
تیره کردن، کسی را دلتنگ کردن
ادامه...
تیره کردن، کسی را دلتنگ کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تنزیر
تنزیر
کم کردن، کم کردن بخشش و عطا
ادامه...
کم کردن، کم کردن بخشش و عطا
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تندور
تندور
تندر، رعد، هر چیز غرّنده
ادامه...
تندر، رعد، هر چیز غرّنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تنویر
تنویر
روشن کردن، درخشان کردن
ادامه...
روشن کردن، درخشان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تندور
تندور
غرضی که از آسمان بگوش رسد آسمان غرش غرش ابر رعد
ادامه...
غرضی که از آسمان بگوش رسد آسمان غرش غرش ابر رعد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنذیر
تنذیر
بیم دادن
ادامه...
بیم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تندیور
تندیور
برجهنده و رقصنده
ادامه...
برجهنده و رقصنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تندیس
تندیس
پیکر، تصویر
ادامه...
پیکر، تصویر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنفیر
تنفیر
به چیرگی کسی حکم کردن بر کسی
ادامه...
به چیرگی کسی حکم کردن بر کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنخیر
تنخیر
سخن گفتن
ادامه...
سخن گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تنکیر
ناشناساندن، ناشناخته کردن در دستور نام را به ناشناخته دگر کردن -1 مجهول کردن ناشناس ساختن، نکره ساختن اسم، جمع تنکیرات
ادامه...
ناشناساندن، ناشناخته کردن در دستور نام را به ناشناخته دگر کردن -1 مجهول کردن ناشناس ساختن، نکره ساختن اسم، جمع تنکیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنقیر
تنقیر
کند و کاو
ادامه...
کند و کاو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تجدیر
تجدیر
سزاوار گردانیدن چیزی را
ادامه...
سزاوار گردانیدن چیزی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنزیر
تنزیر
کم کردن
ادامه...
کم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنصیر
تنصیر
ترسایاندن، یاری دادن نصرانی کردن مسیحی گردانیدن
ادامه...
ترسایاندن، یاری دادن نصرانی کردن مسیحی گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنشیر
تنشیر
پراکندن پخش کردن
ادامه...
پراکندن پخش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنضیر
تنضیر
تازه روی گرداندن، به ناز پروردن لوس بار آوردن
ادامه...
تازه روی گرداندن، به ناز پروردن لوس بار آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بندیر
بندیر
دف زنگی دفی که دارای جلاجل باشد
ادامه...
دف زنگی دفی که دارای جلاجل باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تخدیر
تخدیر
سست کردن
ادامه...
سست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تصدیر
تصدیر
نوشتن عنوان و صدر نامه
ادامه...
نوشتن عنوان و صدر نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تفدیر
تفدیر
سست گردیدن فدیه دادن
ادامه...
سست گردیدن فدیه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تقدیر
تقدیر
اندازه کردن، نصیب و قسمت، قضا و فرمان خداوند، سرنوشت
ادامه...
اندازه کردن، نصیب و قسمت، قضا و فرمان خداوند، سرنوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تکدیر
تکدیر
مکدر ساختن
ادامه...
مکدر ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تمدیر
تمدیر
گل اندایی، ریدن
ادامه...
گل اندایی، ریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنویر
تنویر
روشن کردن، روشن شدن
ادامه...
روشن کردن، روشن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنمیر
تنمیر
تند خویی در خشم افکندن
ادامه...
تند خویی در خشم افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنگیر
تنگیر
دیگرگون کردن
ادامه...
دیگرگون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تنظیر
تنظیر
همانندی
ادامه...
همانندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تندتر
تندتر
سریعتر
ادامه...
سریعتر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر تندیس
تندیس
مجسمه، تمثال
ادامه...
مجسمه، تمثال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر تقدیر
تقدیر
ارج گذاری، سرنوشت
ادامه...
ارج گذاری، سرنوشت
فرهنگ واژه فارسی سره