- تندرست
- سلامت، سالم
معنی تندرست - جستجوی لغت در جدول جو
- تندرست
- سالم و بی مرض و توانا سلامت و قوی
- تندرست
- دارای بدن سالم و فاقد بیماری و ناخوشی
- تندرست ((تَ دُ رُ))
- سالم، صحیح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سلامتی
سلامت صحت مزاج
سلامتی، تندرست بودن
بیمار، علیل، رنجور، دردمند، مریض
رنجور، ناسالم، دردمند
باطل، غلط
جمع تحدر
جمع تکدر
تن پرور، تنبل
صورت تصویر تمثال، مجسمه، پیکر جثه، کالبد قالب
تهیدست فقیر بی چیز
جمع تنکر
جمع تنفر، آژیغ ها جمع تنفر
تن پرور، تنبل، خوش گذران
آنکه دستش در کار کردن کند باشد
غلط، شکسته، معیوب، شخص متقلب و بدکار
گیاهانی که بر روی کود می رویند، فومیکول
گیاهی که بر روی کود میروید
کج معوج، دروغگو، بیمار، ناقص، باطل، متقلب خاین مقابل درست
بی اندیشه، بی پروا
Untruthfully, Wrong
de forma não verdadeira, errado
falsamente, incorrecto
nieprawdziwie, błędny
неправдиво , неправильный
неправдиво , неправильний
onwaarachtig, verkeerd