جدول جو
جدول جو

معنی تنجیم - جستجوی لغت در جدول جو

تنجیم
ستاره شناسی، شناختن ستارگان، اخترشناسی، علم هیئت
تصویری از تنجیم
تصویر تنجیم
فرهنگ فارسی عمید
تنجیم(تَ)
به بارها دادن مال و آنچه بدین ماند. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). پاره پاره گذاردن وام را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پاره پاره گذاردن وام و دیه را. (از اقرب الموارد) ، به نجوم حکم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). وقت و ستاره شناسی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). چشم داشتن و ترصد ستارگان و محاسبۀ مواقیت و سیر آنها و اطلاع یافتن بر احوال عالم بدین وسیله. (از اقرب الموارد). ستاره شناسی و مطابق علم نجوم و ساعات سعد و نحس شناختن. (غیاث اللغات) (آنندراج) :
شغل او شاعری است یا تنجیم
هوسش فلسفه است یا اکسیر.
خاقانی.
و اسرار علم تنجیم و معرفت درج و دقایق تقویم و طرف علم طب و نتف خواص ادویه و غیر آن تعلیم کنم. (سندبادنامه ص 62). رجوع به ستاره شناسی شود
لغت نامه دهخدا
تنجیم
ستاره شناسی، اختر ماری اختر بینی رصد کردن ستارگان، ستاره شماری اختر شماری. یا اهل تنجیم. منجمان اختر شماران. یا علم تنجیم. علم نجوم
فرهنگ لغت هوشیار
تنجیم((تَ))
رصد کردن ستارگان
تصویری از تنجیم
تصویر تنجیم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رفع ابهام کردن یک نوشته با نقطه گذاشتن روی حروف نقطه دار یا تفسیر آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
نظم دادن، مرتب کردن کارها، به رشته کشیدن جواهر، به نظم و ترتیب درآوردن سخن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنجیز
تصویر تنجیز
روا کردن، برآوردن حاجت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنجید
تصویر تنجید
پشتی ساختن، نهالین (لحاف) ساختن، خانه آرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنعیم
تصویر تنعیم
شیدانیدن فراخ کردن زندگی، آری گویی (آری نعم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیم
تصویر تنسیم
دم زدن، دریافتن وزه (نسیم)، وزانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
ترتیب دادن، بنظم آوردن سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویم
تصویر تنویم
خواب کردن خواب کردن خوابانیدن، یا تنویم مغناطیسی. هیپنوتیزم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبجیم
تصویر تبجیم
خاموش ماندن از ترس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنجیز
تصویر تنجیز
حاضر آمدن و تعجیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنجیع
تصویر تنجیع
کار سازی پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعجیم
تصویر تعجیم
نوشته ای را نقطه گذاشتن و یا تفسیر و رفع ابهام نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیم
تصویر ترجیم
سنگ نهادن بر گور، پندار بافی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحجیم
تصویر تحجیم
تیز نگریستن، بسوی کسی
فرهنگ لغت هوشیار
پلیدایی پلید گرداندن ناپاک کردن پلید گردانیدن، پلید خواندن ناپاک شمردن،جمع تنجیسات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویم
تصویر تنویم
((تَ))
خوابانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
((تَ))
نظم دادن، پیوند دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنجیز
تصویر تنجیز
((تَ))
روا کردن، رو گردانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنجیس
تصویر تنجیس
((تَ))
ناپاک کردن، پلید خواندن، ناپاک شمردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
هماهنگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تنطیم
تصویر تنطیم
ساماندهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
Adjustment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
ajustement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
регулировка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
Anpassung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
налаштування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
dostosowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
调整
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
ajuste
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
regolazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تنظیم
تصویر تنظیم
ajuste
دیکشنری فارسی به اسپانیایی