- تمییل
- خم دادن خمانیدن، دو دلی
معنی تمییل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرایش، دلبستگی
تمثیل (Allegory) یکی از تکنیک های بصری مهم در سینما است که با استفاده از تصاویر، نمادها، و اجزای بصری دیگر، مفاهیم، احساسات، یا ایده های انتزاعی را به نمایش می گذارد. این تکنیک برای انتقال مفاهیم پیچیده به شکل ساده و فراگیر استفاده می شود و می تواند به نحوه فرآیند خلق فیلم و تجربه بصری مخاطبان تأثیر بسزایی بگذارد.
نمونه هایی از استفاده از تمثیل در سینما:
1. استفاده از نمادها:
- در بسیاری از فیلم ها، نمادها به عنوان وسیله ای برای نمایش ایده ها یا مفاهیم استفاده می شوند. به عنوان مثال، استفاده از رنگ ها، شکل ها و سایر عناصر بصری به عنوان نمادها برای نمایش احساسات یا مفاهیم فلسفی.
2. استفاده از تصاویر و نمایش های انتزاعی:
- برخی فیلم ها از تصاویر و نمایش های انتزاعی استفاده می کنند تا مفاهیم پیچیده را به شکلی ساده تر به نمایش بگذارند. این نمایش ها می توانند شامل تصاویر هنری، پویانما، تصاویر CGI و غیره باشند.
3. استفاده از فرآیندهای خلاقانه:
- برخی فیلم ها از فرآیندهای خلاقانه مانند ترکیب چند تکنیک هنری، فنون جدید ساخت و تکنیک های دیگر برای ایجاد نمادها و تمثیل های بصری استفاده می کنند.
4. استفاده از شکل ها و الگوها:
- بعضی فیلم ها از شکل ها و الگوهای بصری استفاده می کنند تا مفاهیم روانی و احساسی را به نمایش بگذارند. این می تواند شامل استفاده از خطوط، هندسه، تکرار، تناسب، و تعادل بصری باشد.
اهمیت تمثیل در سینما:
- افزایش تجربه بصری: استفاده از تمثیل می تواند تجربه بصری مخاطبان را تقویت کرده و ابزاری برای ایجاد ارتباط عمیق تر با داستان و شخصیت های فیلم فراهم کند.
- تقویت نظریه پردازی: تمثیل می تواند به مخاطبان کمک کند تا نظریه پردازی و تفسیر عمیق تری از محتوای فیلم داشته باشند و به فهم بهتری از پیام ها و مفاهیم نزدیک شوند.
- آثار هنری برجسته: برخی از بهترین فیلم ها و آثار هنری از تمثیل استفاده کرده اند تا به زیبایی و تأثیرگذاری خود بیفزایند و به عنوان آثار کلاسیک در تاریخ سینما شناخته شوند.
نمونه های مشهور از فیلم هایی که از تمثیل استفاده کرده اند:
- `2001: فضای اودیسه` (2001: A Space Odyssey) : استفاده فراوان از تمثیل بصری و نمادها برای ارائه مفاهیم عمیقی درباره انسانیت و فضای عمیق.
- `آن درون` (The Shape of Water) : استفاده از تمثیل بصری و نمادها برای نمایش روابط انسانی و عواطف.
- `توده` (The Matrix) : استفاده از تمثیل بصری برای نمایش مفاهیم پیچیده فلسفی و تکنولوژیک.
نتیجه گیری:
تمثیل در سینما یک ابزار بسیار قدرتمند است که به فیلم سازان امکان می دهد تا ایده ها و مفاهیم پیچیده را به شکلی ساده تر و قابل درک به نمایش بگذارند. این تکنیک نه تنها به ایجاد تجربه بصری جذاب و متفاوت کمک می کند، بلکه به درک عمیق تر مخاطبان از محتوای فیلم نیز کمک می کند و می تواند به عنوان یکی از عناصر برجسته ای در سینمای معاصر در نظر گرفته شود.
نمونه هایی از استفاده از تمثیل در سینما:
1. استفاده از نمادها:
- در بسیاری از فیلم ها، نمادها به عنوان وسیله ای برای نمایش ایده ها یا مفاهیم استفاده می شوند. به عنوان مثال، استفاده از رنگ ها، شکل ها و سایر عناصر بصری به عنوان نمادها برای نمایش احساسات یا مفاهیم فلسفی.
2. استفاده از تصاویر و نمایش های انتزاعی:
- برخی فیلم ها از تصاویر و نمایش های انتزاعی استفاده می کنند تا مفاهیم پیچیده را به شکلی ساده تر به نمایش بگذارند. این نمایش ها می توانند شامل تصاویر هنری، پویانما، تصاویر CGI و غیره باشند.
3. استفاده از فرآیندهای خلاقانه:
- برخی فیلم ها از فرآیندهای خلاقانه مانند ترکیب چند تکنیک هنری، فنون جدید ساخت و تکنیک های دیگر برای ایجاد نمادها و تمثیل های بصری استفاده می کنند.
4. استفاده از شکل ها و الگوها:
- بعضی فیلم ها از شکل ها و الگوهای بصری استفاده می کنند تا مفاهیم روانی و احساسی را به نمایش بگذارند. این می تواند شامل استفاده از خطوط، هندسه، تکرار، تناسب، و تعادل بصری باشد.
اهمیت تمثیل در سینما:
- افزایش تجربه بصری: استفاده از تمثیل می تواند تجربه بصری مخاطبان را تقویت کرده و ابزاری برای ایجاد ارتباط عمیق تر با داستان و شخصیت های فیلم فراهم کند.
- تقویت نظریه پردازی: تمثیل می تواند به مخاطبان کمک کند تا نظریه پردازی و تفسیر عمیق تری از محتوای فیلم داشته باشند و به فهم بهتری از پیام ها و مفاهیم نزدیک شوند.
- آثار هنری برجسته: برخی از بهترین فیلم ها و آثار هنری از تمثیل استفاده کرده اند تا به زیبایی و تأثیرگذاری خود بیفزایند و به عنوان آثار کلاسیک در تاریخ سینما شناخته شوند.
نمونه های مشهور از فیلم هایی که از تمثیل استفاده کرده اند:
- `2001: فضای اودیسه` (2001: A Space Odyssey) : استفاده فراوان از تمثیل بصری و نمادها برای ارائه مفاهیم عمیقی درباره انسانیت و فضای عمیق.
- `آن درون` (The Shape of Water) : استفاده از تمثیل بصری و نمادها برای نمایش روابط انسانی و عواطف.
- `توده` (The Matrix) : استفاده از تمثیل بصری برای نمایش مفاهیم پیچیده فلسفی و تکنولوژیک.
نتیجه گیری:
تمثیل در سینما یک ابزار بسیار قدرتمند است که به فیلم سازان امکان می دهد تا ایده ها و مفاهیم پیچیده را به شکلی ساده تر و قابل درک به نمایش بگذارند. این تکنیک نه تنها به ایجاد تجربه بصری جذاب و متفاوت کمک می کند، بلکه به درک عمیق تر مخاطبان از محتوای فیلم نیز کمک می کند و می تواند به عنوان یکی از عناصر برجسته ای در سینمای معاصر در نظر گرفته شود.
فرو ریختن خاک و ریگ را
تهمت بکسی متوجه ساختن
دراز دامن کردن دامن فرو هشتن دامن دار کردن، مطلبی را در ذیل صفحه کتاب نوشتن، ذیل نویسی، جمع تذلیلات
جدا کردن پراکندن
راندن آب
سست رای خواندن
عیال داری و نفقه دادن آنان
دگرگون ساختن
نامردی ارادی
باز شناختن باز شناسی، جدا کردن، جدا جدا دیدن جدا جدا رسیدن، باز شناختن باز دانستن فرق گذاشتن، جدا کردن، شناخت شناسایی، قوه ای نفسانی که شخص بتوسط آن معانی را استنباط کند، (نحو) کلمه ایست که رفع ابهام ما قبل کند (در عربی تمییز منصوب است)،جمع تمییزات
مهلت دادن
دارا کردن توانگری کردن، به توان رساندن مال کردن بقوه دور سانیدن عددی را درنفس خودضرب کردن،جمع تمویلات
نیرومند و توانا گردانیدن
مثل آوردن، تشبیه کردن
تبختر در راه رفتن، چسبیدن، میل کردن
مال دار ساختن، صاحب مال گردانیدن
جدا کردن، فرق گذاشتن، امتیاز دادن، جدا کردن و شناختن چیزها از یکدیگر، قوۀ نفسیه که انسان به وسیلۀ آن معانی را استنباط می کند، از ابواب نحو، در علوم ادبی کلمه ای که رفع ابهام ماقبل کند و اگر آن را حذف کنیم جمله ناقص خواهد ماند
مهلت دادن، زمان دادن، فرصت دادن، نرمی و مدارا کردن
اظهار میل و رغبت کردن، به طرفی یا به چیزی مایل شدن، به یک سو کج شدن
ذیل دادن، ذیل نویسی کردن، نوشتن مطلبی در پایین صفحۀ کتاب، دامن دار کردن، جامه را درازدامن کردن
مثال آوردن، تشبیه کردن
در بدیع ابداع کردن وجوه خیالی برای ستایش یا نکوهش چیزی به طوری که در شنونده و خواننده تاثیر کند و اثری از حزن یا نشاط یا بیم وامید پدید بیاورد، ایهام، به خیال افکندن، به کسی تهمت زدن
بیان کردن شعر، حدیث، داستان و مانند آن به عنوان مثال در میان سخن، تمثل، تشبیه کردن، مصور ساختن صورت چیزی، حدیث یا داستانی که به عنوان مثل بیان می شود
Allegory, Representation
Inclination, Proclivity, Willingness
аллегория , представление