جدول جو
جدول جو

معنی تمییز - جستجوی لغت در جدول جو

تمییز
جدا کردن، فرق گذاشتن، امتیاز دادن، جدا کردن و شناختن چیزها از یکدیگر، قوۀ نفسیه که انسان به وسیلۀ آن معانی را استنباط می کند، از ابواب نحو، در علوم ادبی کلمه ای که رفع ابهام ماقبل کند و اگر آن را حذف کنیم جمله ناقص خواهد ماند
تصویری از تمییز
تصویر تمییز
فرهنگ فارسی عمید
تمییز
(تَ خَطْ طی)
جدا کردن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). به دو یای تحتانی... بمعنی جدا کردن. مأخوذ از میز بالفتح. اما فارسیان یک ’یا’ را بنا بر تخفیف حذف کنند و تمیز بر وزن عزیزمی خوانند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). رجوع به تمیز شود، بازشناختن از یکدیگر. بازدانستن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بازشناختن. بازدانستن. فرق گذاشتن. (فرهنگ فارسی معین) ، شناخت و شناسایی. قوه ای نفسانی که شخص بتوسط آن معانی را استنباط کند. (فرهنگ فارسی معین) :
جسد مردمی ای خواجه درخت عجب است
که بر او فکرت و تمییز ترا برگ و بر است.
ناصرخسرو.
ای ناصر دین سید اولاد پیمبر
ای عالم جاه وشرف و دانش و تمییز.
سوزنی.
گفت پیغمبر به تمییز کسان
مرء مخفی لدی طی اللسان.
مولوی.
در کف اوخار و سایه اش نیز نیست
لیکتان ازحرص آن تمییز نیست.
مولوی.
از قدر خواستم که فلک خوانمش قضا
گفت ای بری ز شیوۀ تمییز مدح و ذم.
عرفی (از آنندراج).
رجوع به تمیز شود. (اصطلاح نحوی) اسم نکرۀ جامدی است که ابهام مستقر در ماقبل خود را برطرف سازد مانند: ’عندی رطل زیتاً’و ’اشتهرت التاجر امانه’ رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی و کتب نحوی شود
لغت نامه دهخدا
تمییز
باز شناختن باز شناسی، جدا کردن، جدا جدا دیدن جدا جدا رسیدن، باز شناختن باز دانستن فرق گذاشتن، جدا کردن، شناخت شناسایی، قوه ای نفسانی که شخص بتوسط آن معانی را استنباط کند، (نحو) کلمه ایست که رفع ابهام ما قبل کند (در عربی تمییز منصوب است)،جمع تمییزات
فرهنگ لغت هوشیار
تمییز
((تَ))
پاکیزه، پاک، جدا کردن، بازشناختن، تشخیص دادن، فرق گذاشتن، تمیز
تصویری از تمییز
تصویر تمییز
فرهنگ فارسی معین
تمییز
بازشناسی، تشخیص، تعیین، تفکیک، بازشناختن، فرق گذاشتن، تشخیص دادن، تفکیک کردن، جدا کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تمایز
تصویر تمایز
متفرق شدن، جدا شدن، با هم تفاوت داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
آنچه بدان نیک از بد شناسند: حاجت مندی مردم بدین آلت های علمی و علمهای تمییزی از بهر غذاء خویش ما را گواست برآنک اندر وی جوهری علم پذیر است. (جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 207)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تمییل
تصویر تمییل
خم دادن خمانیدن، دو دلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیزی
تصویر تمیزی
پاک و پاکیزگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
تفرق، جدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
((تَ یُ))
با هم فرق داشتن، جدا شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
دگردیسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
امتيازٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
Differentiation, Discrimination, Distinction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
différenciation, discrimination, distinction
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
дифференциация , дискриминация , различие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
הבחנה , אפליה , הבחנה
دیکشنری فارسی به عبری
تمایز، تفاوت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
تفریق , تمایز
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
পার্থক্যকরণ , বৈষম্য , পার্থক্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
utofauti, ubaguzi, tofauti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
farklılaştırma, ayrımcılık, ayırım
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
차별화 , 차별 , 구별
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
差別化 , 差別 , 区別
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
diferensiasi, diskriminasi, perbedaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
विभेदन , भेदभाव , भेद
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
Differenzierung, Diskriminierung, Unterscheidung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
การแยกแยะ , การเลือกปฏิบัติ , ความแตกต่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
differentiatie, discriminatie, onderscheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
diferenciación, discriminación, distinción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
differenziazione, discriminazione, distinzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
diferenciação, discriminação, distinção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
różnicowanie, dyskryminacja, rozróżnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
диференціація , дискримінація , відмінність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تمایز
تصویر تمایز
区分 , 歧视 , 区别
دیکشنری فارسی به چینی