ابن ایاس بن البکیراللیثی در فتح مصر بسال 20 هجری قمری شهید شد و لازمۀ آن این است که تولد او در عهد حضرت رسول باشد. (از اخبار مصر و القاهره ص 82) ابن بلکین پنجمین و آخرین امرای بنی زیری در غرناطه، در سال 483 هجری قمری (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ابن الحمام الانصاری، در غزوۀ بدر شهید گردید. و درباره وی و دیگر شهیدان بدر آیۀ شریفۀ: ’ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات’ نازل گردید. رجوع به الاصابه ج 1 ص 197 و قاموس الاعلام ترکی شود ابن عمرالتمیمی. در دوران خلافت مهدی و بسال 153 هجری قمری حکومت سیستان یافت. رجوع به تاریخ سیستان صص 147-128 شود ابن سعید. وی در سال 167 هجری قمری بدست هادی به حکومت سیستان رسید. رجوع به تاریخ سیستان صص 150-151 شود
ابن ایاس بن البکیراللیثی در فتح مصر بسال 20 هجری قمری شهید شد و لازمۀ آن این است که تولد او در عهد حضرت رسول باشد. (از اخبار مصر و القاهره ص 82) ابن بلکین پنجمین و آخرین امرای بنی زیری در غرناطه، در سال 483 هجری قمری (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ابن الحمام الانصاری، در غزوۀ بدر شهید گردید. و درباره وی و دیگر شهیدان بدر آیۀ شریفۀ: ’ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات’ نازل گردید. رجوع به الاصابه ج 1 ص 197 و قاموس الاعلام ترکی شود ابن عمرالتمیمی. در دوران خلافت مهدی و بسال 153 هجری قمری حکومت سیستان یافت. رجوع به تاریخ سیستان صص 147-128 شود ابن سعید. وی در سال 167 هجری قمری بدست هادی به حکومت سیستان رسید. رجوع به تاریخ سیستان صص 150-151 شود
تتمه. تمام کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (غیاث اللغات) (آنندراج). تمام کردن چیزی را و استمرار نمودن بر وی. تمّه و علیه تتمیاً و تتمّه، دادن قوم را حصۀ تیر قمار خود، هلاک کردن چیزی را، تمیمه (تعویذ) کردن در گلوی کودک، خسته را کشتن. یقال: تمم علی الجریح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شکافته شدن بی آنکه جدا گردد. یا شکافته از هم جدا گردیدن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، گردیدن کسی تمیمی الهواء او لرأی او لمحله. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح علم بدیع) نوعی از اطناب است و آن آوردن زیادتی است در کلام بخاطر نکته ای چنانکه موهم خلاف مقصود نباشد مانند: و یطعمون الطعام علی حبه، ای یطمعونه مع حبه و الاحتیاج الیه. (از تعریفات جرجانی)
تتمه. تمام کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (غیاث اللغات) (آنندراج). تمام کردن چیزی را و استمرار نمودن بر وی. تمّه ُ و علیه تتمیاً و تتمّه، دادن قوم را حصۀ تیر قمار خود، هلاک کردن چیزی را، تمیمه (تعویذ) کردن در گلوی کودک، خسته را کشتن. یقال: تمم علی الجریح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شکافته شدن بی آنکه جدا گردد. یا شکافته از هم جدا گردیدن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، گردیدن کسی تمیمی الهواء او لرأی او لمحله. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح علم بدیع) نوعی از اطناب است و آن آوردن زیادتی است در کلام بخاطر نکته ای چنانکه موهم خلاف مقصود نباشد مانند: و یطعمون الطعام علی حبه، ای یطمعونه مع حبه و الاحتیاج الیه. (از تعریفات جرجانی)
تعویذ ومهرۀ پیسه که در رشته کرده در گردن اندازند برای دفع چشم بد. ج، تمیم، تمائم. و فی الحدیث: من علق تمیمه فلا اتم اﷲ له و اما المعاذات اذا کتب فیها القرآن و اسمأاﷲتعالی فلابأس بها. (منتهی الارب). به معنی تعویذ و مهرۀ سیاه و سفید که در گردن طفلان اندازند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). تمیمه: تا وصف او تمیمۀ من شد به جنب من تمتام ناتمام سخن بود بو تمام. خاقانی. زهی تمیمۀ حسان ثابت واعشی خهی یتیمۀ سحبان وائل و عتاب. خاقانی. پیش چنین تحفه کو تمیمۀ عقل است واحزن، از جان بو تمام برآمد. خاقانی
تعویذ ومهرۀ پیسه که در رشته کرده در گردن اندازند برای دفع چشم بد. ج، تمیم، تمائم. و فی الحدیث: من علق تمیمه فلا اتم اﷲ له و اما المعاذات اذا کتب فیها القرآن و اسمأاﷲتعالی فلابأس بها. (منتهی الارب). به معنی تعویذ و مهرۀ سیاه و سفید که در گردن طفلان اندازند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). تمیمه: تا وصف او تمیمۀ من شد به جنب من تمتام ناتمام سخن بود بو تمام. خاقانی. زهی تمیمۀ حسان ثابت واعشی خهی یتیمۀ سحبان وائل و عتاب. خاقانی. پیش چنین تحفه کو تمیمۀ عقل است واحزن، از جان بو تمام برآمد. خاقانی
یکی از دهستانهای نه گانه بخش کنگان شهرستان بوشهر است. این دهستان از یازده آبادی تشکیل شده است و در حدود1600 تن سکنه دارد و قراء مهم آن عبارتند از چاه مبارک، بستانلو، بندر نای بند. شوسۀ ساحلی بوشهر به بندر لنگه از میان این دهستان می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 7). رجوع به فارسنامۀ ناصری شود
یکی از دهستانهای نه گانه بخش کنگان شهرستان بوشهر است. این دهستان از یازده آبادی تشکیل شده است و در حدود1600 تن سکنه دارد و قراء مهم آن عبارتند از چاه مبارک، بستانلو، بندر نای بند. شوسۀ ساحلی بوشهر به بندر لنگه از میان این دهستان می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 7). رجوع به فارسنامۀ ناصری شود
محمد بن احمد بن سعید مکنی به ابوعبدالله از مشاهیر اطبای اسلام است. در گیاه شناسی و ادویۀ مفرد و ترکیب ادویه، فرید عصر خویش بود. تریاق فاروق و دیگر تریاقها را اصلاح و اکمال و ترکیب کرد. در اوائل قرن چهارم از هجرت در قدس می زیست و در آن دیار به فرا گرفتن علم طب همت گماشت و در محضردرس راهب ’انباز خریابن ثوبه’ حضور یافت و به مصر رفت و در خدمت ’ابوالفرج یعقوب بن کلسه’ وزیر علوی درآمد و با علمای مغرب مؤانست داشت و در تکمیل دانش خود کوشش کرد و بنام این وزیر کتاب نوشت و در سال 370 هجری قمری که در مصر بیماری ’وبا’ شیوع یافت او در کیفیت درمان و راه پیش گیری از سرایت این بیماری کوشش فراوان کرد و کتاب ’ماده البقاء باصلاح فساد الهواء و التحرز من ضرر الاوباء’ را بنام ابوالفرج، وزیر یاد شده بنگاشت و در بارۀ بیماری چشم کتاب مفصلی بنام ’مقاله فی ماهیه الرمد و انواعه و اسباب و علاجه’ نوشت ودیگر از جملۀ آثار او کتاب الفحص و الاخبار. منافع القرآن. امتزاج الارواح. جیب العروس و ریحان النفوس. خواص القرآن. رساله فی صنعته التریاق است و درباره ادویه و ترکیبهای آنها کتابهای فراوان دارد. ابن بیطار در کتاب خود مفردات، فراوان از او نام برده است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی و اسماء المؤلفین ج 2 ص 49 و کشف الظنون ج 2 ص 1574 و الاعلام زرکلی ج 3 ص 847 شود
محمد بن احمد بن سعید مکنی به ابوعبدالله از مشاهیر اطبای اسلام است. در گیاه شناسی و ادویۀ مفرد و ترکیب ادویه، فرید عصر خویش بود. تریاق فاروق و دیگر تریاقها را اصلاح و اکمال و ترکیب کرد. در اوائل قرن چهارم از هجرت در قدس می زیست و در آن دیار به فرا گرفتن علم طب همت گماشت و در محضردرس راهب ’انباز خریابن ثوبه’ حضور یافت و به مصر رفت و در خدمت ’ابوالفرج یعقوب بن کلسه’ وزیر علوی درآمد و با علمای مغرب مؤانست داشت و در تکمیل دانش خود کوشش کرد و بنام این وزیر کتاب نوشت و در سال 370 هجری قمری که در مصر بیماری ’وبا’ شیوع یافت او در کیفیت درمان و راه پیش گیری از سرایت این بیماری کوشش فراوان کرد و کتاب ’ماده البقاء باصلاح فساد الهواء و التحرز من ضرر الاوباء’ را بنام ابوالفرج، وزیر یاد شده بنگاشت و در بارۀ بیماری چشم کتاب مفصلی بنام ’مقاله فی ماهیه الرمد و انواعه و اسباب و علاجه’ نوشت ودیگر از جملۀ آثار او کتاب الفحص و الاخبار. منافع القرآن. امتزاج الارواح. جیب العروس و ریحان النفوس. خواص القرآن. رساله فی صنعته التریاق است و درباره ادویه و ترکیبهای آنها کتابهای فراوان دارد. ابن بیطار در کتاب خود مفردات، فراوان از او نام برده است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی و اسماء المؤلفین ج 2 ص 49 و کشف الظنون ج 2 ص 1574 و الاعلام زرکلی ج 3 ص 847 شود