جدول جو
جدول جو

معنی تمیز - جستجوی لغت در جدول جو

تمیز
جدا شدن، فرق و جدایی پیدا کردن
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
فرهنگ فارسی عمید
تمیز
پاک، پاکیزه، فرق و امتیاز، هوش و فراست
تمیز بودن: پاک و پاکیزه بودن
تمیز دادن: بازشناختن، فرق گذاشتن و تشخیص دادن
تمیز کردن: پاک و پاکیزه کردن
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
فرهنگ فارسی عمید
تمیز
(تَ خَ رُ)
از یکدیگر جدا شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). جدا شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جدا شدن و گوشه گرفتن از غیر. (از اقرب الموارد) ، پاره پاره گردیدن از خشم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تمیز
جدا شدن، فرق پیدا کردن
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
فرهنگ لغت هوشیار
تمیز
((تَ مَ یُّ))
جدا شدن، فرق یافتن
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
فرهنگ فارسی معین
تمیز
((تَ))
پاکیزه، پاک، جدا کردن، بازشناختن، تشخیص دادن، فرق گذاشتن، تمییز
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
فرهنگ فارسی معین
تمیز
پاک
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
فرهنگ واژه فارسی سره
تمیز
پاک، پاکیزه، طاهر، طیب، منقح، نظیف
متضاد: کثیف، امتیاز، بازشناسی، تشخیص، تمییز، فراست، هوش، بازشناختن، فرق گذاشتن، متمایز ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تمیز
ينظف
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به عربی
تمیز
Clean, Discernment
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تمیز
propre, discernement
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تمیز
czysty, rozróżnienie
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به لهستانی
تمیز
safi, ufahamu
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تمیز
чистый , различение
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به روسی
تمیز
sauber, Unterscheidung
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به آلمانی
تمیز
تمیز، متمایز کردن
دیکشنری اردو به فارسی
تمیز
صاف , تمیز
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به اردو
تمیز
পরিষ্কার , বিচার-বুদ্ধি
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به بنگالی
تمیز
깨끗한 , 통찰력
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به کره ای
تمیز
temiz, ayırt etme
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تمیز
干净的 , 辨别
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به چینی
تمیز
清潔な , 洞察力
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تمیز
נקי , הבחנה
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به عبری
تمیز
साफ , विवेक
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به هندی
تمیز
bersih, kebijaksanaan
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تمیز
чистий , розрізнення
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تمیز
schoon, onderscheiding
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به هلندی
تمیز
limpio, discernimiento
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تمیز
pulito, discernimento
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تمیز
limpo, discernimento
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تمیز
สะอาด , การแยกแยะ
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
دیکشنری فارسی به تایلندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متمیز
تصویر متمیز
جداشونده، جدا و ممتاز، دارای قوۀ تمییز، دارای عقل و فهم
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
پاکی و پاکیزگی. (ناظم الاطباء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تمیز و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تمیزی
تصویر تمیزی
پاک و پاکیزگی
فرهنگ لغت هوشیار
اسم پاکی، نظافت
متضاد: کثافت
فرهنگ واژه مترادف متضاد