جدول جو
جدول جو

معنی تمیث - جستجوی لغت در جدول جو

تمیث
(تَ)
نرم شدن زمین. (تاج المصادر بیهقی). نرم و سردشدن زمین از باران. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نرم شدن زمین از باران، سرد شدن گرمی، سست و فروهشته گردیدن مرد، ذوب شدن چیزی در آب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تمیث
نرم شدن زمین
تصویری از تمیث
تصویر تمیث
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تمیم
تصویر تمیم
(دخترانه و پسرانه)
مهره چشم زخم، دارای خلقت تمام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
جدا شدن، فرق و جدایی پیدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
پاک، پاکیزه، فرق و امتیاز، هوش و فراست
تمیز بودن: پاک و پاکیزه بودن
تمیز دادن: بازشناختن، فرق گذاشتن و تشخیص دادن
تمیز کردن: پاک و پاکیزه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمیس
تصویر تمیس
گیاهی بالارونده با برگ های متناوب به شکل قلب، گل های خوشه ای و به رنگ سبز و میوه های کوچک و کروی و ترش مزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمیش
تصویر تمیش
تمشک، میوه ای ترش مزه شبیه شاتوت یا توت فرنگی و به رنگ سرخ مایل به سیاهی که بوتۀ آن خودرو است و در جاهای گرم و مرطوب در جنگل ها و صحراها می روید در بعضی جاها آن را می کارند و تربیت می کنند و میوۀ بهتر و درشت تری از آن به دست می آورند، دارای ویتامین C، قند، اسیدسیتریک و اسیدمالیک بوده و اشتهاآور و ملین و مدر و ضد اسکوربوت است همچنین ترشح عرق را زیاد می کند و برای تصفیۀ خون نافع است، تلو، سه گل، توت سه گل، علّیق، علّیق الجبل، توت العلیق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدیث
تصویر تدیث
پژوندیدن پژوند شدن (پژوند دیوث)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمکث
تصویر تمکث
مکث کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیم
تصویر تمیم
متردد بودن میان دو چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیل
تصویر تمیل
تبختر در رفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیع
تصویر تمیع
روان شدن و گداختن
فرهنگ لغت هوشیار
زرک از گیاهان گیاهی از تیره سوسنیها که بالا رونده و دارای برگهای متناوبشفاف قلبی شکل و نوک تیز است و ممکن است تا ارتفاع 8 متر هم برسد. گلهای آن مایل بسبزی و دارای آرایش خوشه یی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
جدا شدن، فرق پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیر
تصویر تمیر
مرغ مگس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
((تَ))
پاکیزه، پاک، جدا کردن، بازشناختن، تشخیص دادن، فرق گذاشتن، تمییز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
((تَ مَ یُّ))
جدا شدن، فرق یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمیم
تصویر تمیم
((تَ))
تمام و کامل، استوار، سخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
پاک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
Clean, Discernment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
propre, discernement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
נקי , הבחנה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
साफ , विवेक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
bersih, kebijaksanaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
สะอาด , การแยกแยะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
schoon, onderscheiding
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
pulito, discernimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
limpio, discernimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
limpo, discernimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
干净的 , 辨别
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
czysty, rozróżnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
чистий , розрізнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
sauber, Unterscheidung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
чистый , различение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تمیز
تصویر تمیز
清潔な , 洞察力
دیکشنری فارسی به ژاپنی