نام صحابیه ای. (منتهی الارب). نام زنی صحابی. (ناظم الاطباء). در دایره المعارف های اسلامی، واژه صحابی به معنای یار پیامبر آمده است، کسی که در زمان حیات پیامبر با او ملاقات کرده، ایمان آورده و با اسلام از دنیا رفته است. این تعریف در علم حدیث و تاریخ اسلام کاربرد بسیار زیادی دارد و تأثیر بسزایی در فهم سنت نبوی دارد.
نام صحابیه ای. (منتهی الارب). نام زنی صحابی. (ناظم الاطباء). در دایره المعارف های اسلامی، واژه صحابی به معنای یار پیامبر آمده است، کسی که در زمان حیات پیامبر با او ملاقات کرده، ایمان آورده و با اسلام از دنیا رفته است. این تعریف در علم حدیث و تاریخ اسلام کاربرد بسیار زیادی دارد و تأثیر بسزایی در فهم سنت نبوی دارد.
پادشاه شدن. (تاج المصادر بیهقی). پادشاه شدن بر قوم و در اللسان: تملکه ، ای ملکه قهراً. (از اقرب الموارد) ، خداوند شدن. (تاج المصادر بیهقی). خداوند چیزی شدن. (آنندراج). به قهر ملک گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مالک شدن. (غیاث اللغات). مالکیت و دارا شدگی و تصرف. (ناظم الاطباء) ، توانا گردیدن بر امری. (از اقرب الموارد)
پادشاه شدن. (تاج المصادر بیهقی). پادشاه شدن بر قوم و در اللسان: تملکه ُ، ای ملکه قهراً. (از اقرب الموارد) ، خداوند شدن. (تاج المصادر بیهقی). خداوند چیزی شدن. (آنندراج). به قهر ملک گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مالک شدن. (غیاث اللغات). مالکیت و دارا شدگی و تصرف. (ناظم الاطباء) ، توانا گردیدن بر امری. (از اقرب الموارد)
به قهر ملک گرداننده چیزی را. (آنندراج). خداوند و مالک چیزی به قهر. (ناظم الاطباء) : ضیعتها و املاک متملک میشدند. (تاریخ قم ص 253). رجوع به مادۀ بعد شود
به قهر ملک گرداننده چیزی را. (آنندراج). خداوند و مالک چیزی به قهر. (ناظم الاطباء) : ضیعتها و املاک متملک میشدند. (تاریخ قم ص 253). رجوع به مادۀ بعد شود
درختچه ای ازتیره گل سرخیان که دسته مستقلی را بنام دسته تشکها تشکیل میدهد و بحالت وحشی در نقاط ساحلی و گرم مرطوبی مخصوصا در مازندران و گیلان فراوانست. گیاهی است با ساقه های تیغ دار که در کنار جاده ها و مزارع و جنگلها بصورت انبوه میروید. برگهایش متناوب و گوشوارک دار و مرکب و شامل 3 تا 5 برگچه است
درختچه ای ازتیره گل سرخیان که دسته مستقلی را بنام دسته تشکها تشکیل میدهد و بحالت وحشی در نقاط ساحلی و گرم مرطوبی مخصوصا در مازندران و گیلان فراوانست. گیاهی است با ساقه های تیغ دار که در کنار جاده ها و مزارع و جنگلها بصورت انبوه میروید. برگهایش متناوب و گوشوارک دار و مرکب و شامل 3 تا 5 برگچه است
یکی از آلات موسیقی مانند دهل که از چوب و سفال یا فلز سازند و در یک سوی آن پوستی نازک کشندوبهنگام نواختن آنرا در زیر بغل گیرند و با سر انگشتان نوازند دنبک
یکی از آلات موسیقی مانند دهل که از چوب و سفال یا فلز سازند و در یک سوی آن پوستی نازک کشندوبهنگام نواختن آنرا در زیر بغل گیرند و با سر انگشتان نوازند دنبک