مهر و اثر مهری که پادشاهان مغول به فرمان ها می زدند، داغ یا مهری که بر ران چهارپایان، به ویژه اسب، می زدند، نشان، علامت، در دورۀ ایلخانان مغول و صفوی، مالیات راهداری و عوارضی که در راه ها و دروازه ها از کالاهای بازرگانی می گرفتند
مُهر و اثر مُهری که پادشاهان مغول به فرمان ها می زدند، داغ یا مُهری که بر ران چهارپایان، به ویژه اسب، می زدند، نشان، علامت، در دورۀ ایلخانان مغول و صفوی، مالیات راهداری و عوارضی که در راه ها و دروازه ها از کالاهای بازرگانی می گرفتند
خزنده ای شبیه سوسمار با چهار دست و پای کوتاه و پرده دار و دم دراز. درازی بدنش به ده متر می رسد. دهانش فراخ و در فکین بالا و پایین خود قریب ۹۰ دندان دارد. در آب شنا می کند اما نمی تواند همیشه زیر آب بماند. در خشکی تخم می گذارد و تخم های خود را در کنار دریا میان شن ها پنهان می کند، تخم هایش در مدت سه ماه باز می شود
خزنده ای شبیه سوسمار با چهار دست و پای کوتاه و پرده دار و دم دراز. درازی بدنش به ده متر می رسد. دهانش فراخ و در فکین بالا و پایین خود قریب ۹۰ دندان دارد. در آب شنا می کند اما نمی تواند همیشه زیر آب بماند. در خشکی تخم می گذارد و تخم های خود را در کنار دریا میان شن ها پنهان می کند، تخم هایش در مدت سه ماه باز می شود
توسکا، درختی جنگلی با برگ های پهن و پوست تنۀ خاکستری رنگ که داخل آن سرخ رنگ است و دارای تانن و مادۀ ملونی به رنگ سرخ می باشد و در دباغی و رنگرزی به کار می رود، در جنگل های شمال ایران و جاهای مرطوب می روید، نوعی از آن به صورت درختچه است و در اغلب نواحی شمالی ایران و جاهای مرطوب و کنار رودخانه ها می روید، توسه
توسکا، درختی جنگلی با برگ های پهن و پوست تنۀ خاکستری رنگ که داخل آن سرخ رنگ است و دارای تانن و مادۀ ملونی به رنگ سرخ می باشد و در دباغی و رنگرزی به کار می رود، در جنگل های شمال ایران و جاهای مرطوب می روید، نوعی از آن به صورت درختچه است و در اغلب نواحی شمالی ایران و جاهای مرطوب و کنار رودخانه ها می روید، توسِه
مرد دروغگوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). سخت دروغزن. (مهذب الاسماء)، مرد بدخوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سرکش و خبیث، مداهن. (از اقرب الموارد)، نهنگ بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 74) (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) (السامی فی الاسامی) (دهار) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). تساچه و نهنگ. ج، تماسیح. (ناظم الاطباء). نهنگ که جانور آبی است. (غیاث اللغات) (آنندراج) .جانوری است که در رود نیل بمصر و در بعضی از رودهای سند یافت شود. (از اقرب الموارد). جانوری است مانندسوسمار تناور، درازدم. چهار دست و پایش کوتاه است. بر روی سر و پشت تا پایان دم او سپر استواری است مانند سپر سنگ پشتان که از پشیزهای شاخی فراهم آمده و بخشی از آن پوسته به بخش دیگر پیوسته است. ج، تماسیح. (از المنجد). به لاتینی کرو کودیلوس و به یونانی کروکودئیلوس، جانوری از نوع خزندگان است که در رودهای بزرگ آفریقا زندگی می کنندو طول آنها بین 6 تا 8 متر است و این جانور بسختی در خشکی حرکت می کند و بالعکس در آب حرکت سریع و تند دارد. پوست لاکی آن در مقابل گلوله مقاومت می کند و نوعی دیگر از این جانور که کائیمان نامیده می شود در رودهای بزرگ چین و آمریکا زندگی می کند که پوستش را دباغی کنند و بمصرف رسانند. تیره ای از سوسماران آبی که بداشتن دندانهای قدامی فک پایین مشخص است. این دندانها در فرورفتگیهای فک فوقانی در موقع بستن دهان جای می گیرند. اندامهای خلفی جانور متناسب برای شناست و فاصله بین انگشت را پرده ای پوستی فرا گرفته. طول وی تا 6 متر ممکن است برسد. بعضی تمساح را مرادف بانهنگ دانسته اند درصورتیکه نهنگ اسم عام پستانداران عظیم الجثۀ دریایی است. (فرهنگ فارسی معین) : از چه می ترسی من یقین دارم لیس فی البحر غیرنا تمساح. (ازلغت فرس اسدی چ اقبال ص 74). تراست اکنون برکوه پیچش تنین چنانکه بودت در بحر یازش تمساح. مسعودسعد. آن پیل مست انگیخته و زدست شست آویخته با بحر دست آمیخته تمساح پیچان بینمش. خاقانی. هرگز (در طبرستان) درد ماران کشنده و کژدم و شیر و ببر و سباع وحشرات موذیه نباشد چون ماران سجستان و هندوستان و کژدم نصیبین... و سباع عرب و تمساح مصر و کوسۀ بصره. (تاریخ طبرستان). رجوع به بحر الجواهر و تحفۀ حکیم مؤمن و ترجمه صیدنه و فهرست مخزن الادویه و ترجمه ضریر انطاکی شود
مرد دروغگوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). سخت دروغزن. (مهذب الاسماء)، مرد بدخوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سرکش و خبیث، مداهن. (از اقرب الموارد)، نهنگ بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 74) (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) (السامی فی الاسامی) (دهار) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). تساچه و نهنگ. ج، تماسیح. (ناظم الاطباء). نهنگ که جانور آبی است. (غیاث اللغات) (آنندراج) .جانوری است که در رود نیل بمصر و در بعضی از رودهای سند یافت شود. (از اقرب الموارد). جانوری است مانندسوسمار تناور، درازدم. چهار دست و پایش کوتاه است. بر روی سر و پشت تا پایان دم او سپر استواری است مانند سپر سنگ پشتان که از پشیزهای شاخی فراهم آمده و بخشی از آن پوسته به بخش دیگر پیوسته است. ج، تماسیح. (از المنجد). به لاتینی کرو کودیلوس و به یونانی کروکودئیلوس، جانوری از نوع خزندگان است که در رودهای بزرگ آفریقا زندگی می کنندو طول آنها بین 6 تا 8 متر است و این جانور بسختی در خشکی حرکت می کند و بالعکس در آب حرکت سریع و تند دارد. پوست لاکی آن در مقابل گلوله مقاومت می کند و نوعی دیگر از این جانور که کائیمان نامیده می شود در رودهای بزرگ چین و آمریکا زندگی می کند که پوستش را دباغی کنند و بمصرف رسانند. تیره ای از سوسماران آبی که بداشتن دندانهای قدامی فک پایین مشخص است. این دندانها در فرورفتگیهای فک فوقانی در موقع بستن دهان جای می گیرند. اندامهای خلفی جانور متناسب برای شناست و فاصله بین انگشت را پرده ای پوستی فرا گرفته. طول وی تا 6 متر ممکن است برسد. بعضی تمساح را مرادف بانهنگ دانسته اند درصورتیکه نهنگ اسم عام پستانداران عظیم الجثۀ دریایی است. (فرهنگ فارسی معین) : از چه می ترسی من یقین دارم لیس فی البحر غیرنا تمساح. (ازلغت فرس اسدی چ اقبال ص 74). تراست اکنون برکوه پیچش تنین چنانکه بودت در بحر یازش تمساح. مسعودسعد. آن پیل مست انگیخته و زدست شست آویخته با بحر دست آمیخته تمساح پیچان بینمش. خاقانی. هرگز (در طبرستان) درد ماران کشنده و کژدم و شیر و ببر و سباع وحشرات موذیه نباشد چون ماران سجستان و هندوستان و کژدم نصیبین... و سباع عرب و تمساح مصر و کوسۀ بصره. (تاریخ طبرستان). رجوع به بحر الجواهر و تحفۀ حکیم مؤمن و ترجمه صیدنه و فهرست مخزن الادویه و ترجمه ضریر انطاکی شود
آنکه ادویۀ مفرده فروشد و در عرف هندی پساری گویند. (بهار عجم) (آنندراج) : تمسار کلک او را شیر اجل مجاهز عطار خلق او را باد صبامقابل. اسماعیل (بهار عجم) (آنندراج)
آنکه ادویۀ مفرده فروشد و در عرف هندی پساری گویند. (بهار عجم) (آنندراج) : تمسار کلک او را شیر اجل مجاهز عطار خلق او را باد صبامقابل. اسماعیل (بهار عجم) (آنندراج)
ترکی داغ داغ نشان بر ستور، مهر پای یا بالای فرمان، باژ بر کالا و سرمایه نشان داغ علامت، مهری که در قدیم بفرمانهای شاهی میزده اند، مالیاتی که بمال التجاره می بستند مالیات بر مال و سرمایه (ایلخانان)، رسومات وعوارض شهرداری (ایلخانان)
ترکی داغ داغ نشان بر ستور، مهر پای یا بالای فرمان، باژ بر کالا و سرمایه نشان داغ علامت، مهری که در قدیم بفرمانهای شاهی میزده اند، مالیاتی که بمال التجاره می بستند مالیات بر مال و سرمایه (ایلخانان)، رسومات وعوارض شهرداری (ایلخانان)
جانوری است خزنده و سخت پوست دارای چهار دست و پا، در آب به راحتی شنا می کند، اما همیشه در آب نمی ماند، تخم هایش را در خشکی می گذارد. این حیوان دارای فک و دندان های بسیار نیرومند می باشد، کروکودیل
جانوری است خزنده و سخت پوست دارای چهار دست و پا، در آب به راحتی شنا می کند، اما همیشه در آب نمی ماند، تخم هایش را در خشکی می گذارد. این حیوان دارای فک و دندان های بسیار نیرومند می باشد، کروکودیل