جدول جو
جدول جو

معنی تمریخ - جستجوی لغت در جدول جو

تمریخ
(تَ حَوْ وُ)
روغن با دارو درمالیدن. (تاج المصادر بیهقی). بیالودن. (زوزنی، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). چرب کردن. (یادداشت ایضاً) (از اقرب الموارد). روغن و نحو آن مالیدن برخود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (ازغیاث اللغات) (از آنندراج) ، فراوان شدن آب خمیر به حدی که رقیق شود. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
زمان وقوع یک امر یا حادثه مثلاً در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹،
دانش ثبت و شرح وقایع و سرگذشت پیشینیان مثلاً معلم تاریخ،
دوره و زمان معین و معلوم مثلاً تاریخ صفویان،
نوشته و متنی در مورد وقایع و سرگذشت پیشینیان مثلاً تاریخ بیهقی،
تقویم، گاه شماری مثلاً تاریخ هجری
تاریخ جلالی: تقویم جلالی، تقویمی مرکب از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماه دوازدهم، این تقویم به امر جلال الدین ملکشاه سلجوقی و به وسیلۀ عده ای از علمای نجوم ترتیب داده شد
تاریخ رومی: تقویم رومی، تقویمی که مبدا آن ۳۱۲ سال پیش از تاریخ میلادی و ۱۲ سال بعد از فوت اسکندر است
تاریخ شمسی: تقویم شمسی، تقویمی که بر مبنای مدت حرکت زمین به دور خورشید محاسبه می شود
تاریخ قمری: تقویم قمری، تقویمی که بر مبنای مدت حرکت ماه به دور زمین محاسبه می شود
تاریخ ملکی: تقویم ملکی، تقویم جلالی، تقویمی مرکب از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماه دوازدهم، این تقویم به امر جلال الدین ملکشاه سلجوقی و به وسیلۀ عده ای از علمای نجوم ترتیب داده شد
تاریخ میلادی: تقویم میلادی، تقویمی که بر مبنای مدت حرکت زمین به دور خورشید محاسبه می شود که مبدا آن سال تولد حضرت عیسی است
تاریخ هجری: تقویم هجری، تقویمی که مبدا آن هجرت حضرت رسول از مکه به مدینه است
تاریخ یزدگردی: تقویم یزدگردی، تقویمی که مبدا آن سال ۶۳۲ میلادی سال جلوس یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
فعالیت برای به دست آوردن مهارت در کاری، متنی شامل مسئله ها، پرسش ها و یا سرمشق هایی برای مهارت یافتن در امری مثلاً تمرین های کتاب را حل کردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمسیخ
تصویر تمسیخ
تبدیل کردن، غارت نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
سخت روی گردیدن کسی بر کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمریق
تصویر تمریق
سرود فرومایگان گفتن سرا پوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمریض
تصویر تمریض
بیمار داری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمریر
تصویر تمریر
تلخاندن تلخ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمخیخ
تصویر تمخیخ
مغز بر آوردن مغز از استخوان بر کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توریخ
تصویر توریخ
روزمه گذاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
شرح وقایع و سرگذشتهای پیشینیان، معین کردن وقت چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبریخ
تصویر تبریخ
فروتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریخ
تصویر تفریخ
نو گیاه بر آمدن از ریشه درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
((تَ))
عادت دادن، آشنا ساختن کسی به کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
زمان چیزی را معین کردن، عددی که زمان را نشان بدهد، سرگذشت ها و حوادث پیشینیان، جمع تواریخ، باستان (قدیم) درباره ادواری از ازمنه بسیار قدیم بحث می کند و تا انقراض امپراتوری روم غربی به سال 476 م. خاتمه می یابد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
ورزش، ورز، آمادگی، پیگیری، ورزیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
History
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
histoire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
역사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
歴史
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
היסטוריה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
इतिहास
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
sejarah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
ประวัติศาสตร์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
история
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
geschiedenis
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
historia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
storia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
história
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
历史
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
historia
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
історія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
Geschichte
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تاریخ
تصویر تاریخ
historia
دیکشنری فارسی به سواحیلی