- تمدید
کشیدن، دراز کردن
معنی تمدید - جستجوی لغت در جدول جو
- تمدید (تَ)
کشیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نیک کشیدن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) ، آماسیدن. باد کردن. ورم کردن. رجوع به ابن البیطار و ترجمه لکلرک ذیل عنب شود
- تمدید
دراز کردن، کشیدن
- تمدید ((تَ))
کشیدن، دراز کردن
- تمدید
ادامه، تداوم، کشش، کشیدگی، تداوم بخشیدن، دراز کردن، کشیدن
- تمدید
امتدادٌ
- تمدید
Prolongation
- تمدید
prolongation
- تمدید
przedłużenie
- تمدید
توسیع
- تمدید
продление
- تمدید
Verlängerung
- تمدید
продовження
- تمدید
upanuzi
- تمدید
সম্প্রসারণ
- تمدید
延长
- تمدید
uzatma
- تمدید
연장
- تمدید
延長
- تمدید
विस्तार
- تمدید
perpanjangan
- تمدید
การขยายเวลา
- تمدید
verlenging
- تمدید
prolongación
- تمدید
prolungamento
- تمدید
prolongamento
- تمدید
הארכה
