جدول جو
جدول جو

معنی تمخیخ - جستجوی لغت در جدول جو

تمخیخ
(تَ حَمْ مُ)
برآوردن مغز از استخوان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تمخیخ
مغز بر آوردن مغز از استخوان بر کشیدن
تصویری از تمخیخ
تصویر تمخیخ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ حَوْ وُ)
روغن با دارو درمالیدن. (تاج المصادر بیهقی). بیالودن. (زوزنی، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). چرب کردن. (یادداشت ایضاً) (از اقرب الموارد). روغن و نحو آن مالیدن برخود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (ازغیاث اللغات) (از آنندراج) ، فراوان شدن آب خمیر به حدی که رقیق شود. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ دُ)
تبدیل کردن. (ناظم الاطباء) ، تاراج نمودن و غارت کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ حَمْ مُ)
دور کردن کسی را از کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ حَمْ مُ)
افشاندن و بردن آنچه بر بینی بزغاله باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بیرون کردن مخاط از بینی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ حَمْ مُ)
درد زه گرفتن زن و جز آن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دنبال به زمین فرو بردن ملخ. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(تَ خَطْ طُ)
خرامیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تبختر در رفتار. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ حَمْ مُ)
بیزار شدن از چیزی و کناره گزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شکایت کردن نزد کسی و عذر خواستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، مغز از استخوان برآوردن. (از اقرب الموارد). رجوع به تمخخ شود
لغت نامه دهخدا
(تَ لِ ءَ)
مغز از استخوان بیرون کردن. (زوزنی). مغز از استخوان برآوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ خَ)
مغز کوچک. خردمغز. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به مخچه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
گیاه اندک گردیده و نهان. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
عظم مخیخ، استخوان بامغز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تمسیخ
تصویر تمسیخ
تبدیل کردن، غارت نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمخی
تصویر تمخی
بیزاری، کناره گیری، گله کردن، بخشش خواهی
فرهنگ لغت هوشیار