جدول جو
جدول جو

معنی تماهت - جستجوی لغت در جدول جو

تماهت
(تَ)
بدبو و بدمزه بودن گوشت و طعام. (آنندراج). تماهه. رجوع به تماهه شود
لغت نامه دهخدا
تماهت
بد بویی بد مزگی
تصویری از تماهت
تصویر تماهت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تمات
تصویر تمات
گوجه فرنگی، میوه ای آبدار با پوست نازک سرخ رنگ و تخم های ریز که خام و پختۀ آن خورده می شود و دارای ویتامین c می باشد، بوتۀ این گیاه که شاخه های بلند و برگ های بریده دارد، تمات، تماته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تماوت
تصویر تماوت
خود را مرده وانمود کردن، خود را به مردن زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
کامل کردن، تمام کردن، تمام، کامل، همه، همگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
بقیه، باقی مانده
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
به آب رسیدن چاه کن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه).
لغت نامه دهخدا
(تَ حَفْ فُ)
بگردیدن خوردنی. (تاج المصادر بیهقی). بدبوی و بدمزه گردیدن طعام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تغییر طعم و بوی یافتن طعام. (از اقرب الموارد) ، فاسدو تباه گردیدن گوشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تِ یَ)
باهم ستیهیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ حَ رُ)
مردگی نمودن به دروغ. (زوزنی). خودرا مرده نمودن. (آنندراج). خود را به حالت مردن وانمود کردن. (ناظم الاطباء) ، خود را واکشیدن از مناهی، و پارسایی به دروغ و ریا. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ زَ دَ)
جملگی. همه. همگی: سیصد مرد را از اصفهبدان و بزرگان، و تمامت هزار مرد مبارز برگزید. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 79). و تمامت قبایل لشکر او شدند. (جهانگشای جوینی). و بناء تمامت شرایع و ادیان بر این نقل متواتر است. (رشیدی). وخواجه نصیرالدین... و عطا ملک با تمامت سلاطین و ملوک و کتاب ایران زمین، در بندگی بودند. (جامع التواریخ رشیدی). تمامت مقالات جمع آمدند. (مجالس سعدی ص 27). رجوع به تمامتی و تمام و دیگر ترکیبهای تمام شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دور شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تباعد. (اقرب الموارد) ، تغافل. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تماوت
تصویر تماوت
مرده نمایی خود را مرده نمودن، پارسا نمایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
جملگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تماهک
تصویر تماهک
در افتادن به هم ستیهیدن با هم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تماته
تصویر تماته
دوشیدن گوجه فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمات
تصویر تمات
فرانسوی گوجه فرنگی بکاه سر گوجه فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
((تَ مَ))
تمام کردن، کامل کردن، همه
فرهنگ فارسی معین