بر یکدیگر حمله آوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تطارد در جنگ: تلاظوا فی الحرب ملاظه و لظاظاً... و این مصادر بر غیر بنای فعل می باشند. (از اقرب الموارد)
بر یکدیگر حمله آوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تطارد در جنگ: تلاظوا فی الحرب ملاظه و لظاظاً... و این مصادر بر غیر بنای فعل می باشند. (از اقرب الموارد)
چیزی اندک. یقال: ما له لماظٌ، ای شی ٔ یذوقه و شربه لماظاً، ای اندک اندک به نوک زبان چشید آنرا. (منتهی الارب). یقال: ماذاق لماجاً و لا لماظاً و لا لماقاً و لا لماکاً، ای طعاماً. (مهذب الاسماء). لماج. لماق. لماک
چیزی اندک. یقال: ما له لماظٌ، ای شی ٔ یذوقه و شربه لماظاً، ای اندک اندک به نوک زبان چشید آنرا. (منتهی الارب). یقال: ماذاق لماجاً و لا لماظاً و لا لماقاً و لا لماکاً، ای طعاماً. (مهذب الاسماء). لماج. لماق. لماک