جدول جو
جدول جو

معنی تلفنخانه - جستجوی لغت در جدول جو

تلفنخانه(تِ لِ فُ خا نَ / نِ)
مرکز تلفن. محلی که به تلفن مرکزی اختصاص دارد که یا بدانجا روندو مکالمات تلفنی را انجام دهند و یا با تلفن از آنجا خواهند که تلفن تقاضاکننده را با تلفن طرف مقابل متصل سازد تا ارتباط تلفنی برقرار شود. و نیز محلی که بدانجا مراجعه کنند و خواهند که شخص مورد نظر را که در نقطۀ دیگری سکونت دارد بمرکز آن نقطه دعوت نمایند و با تقاضاکننده مکالمه کند. رجوع به تلفن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ/ نَ)
چاپخانه. مطبعه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ نَ / نِ)
خانه ای که در آن کاه انبار کنند. (بهار عجم) (آنندراج) ، کنایه از دنیا و عالم کون و فساد است. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تُ لُ نِ)
گدایانه. (غیاث اللغات) (آنندراج). به طریق گدایی و نیازمندی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دورآوکد اداره تلفون، اطاقی که دارای انشعابات تلفو باشد و بتوان در داخل آن مکالمه تلفنی کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافتخانه
تصویر تافتخانه
مطبعه، چاپخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علف خانه
تصویر علف خانه
کاه انبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علفخانه
تصویر علفخانه
خانه ای که درآن علف یا کاه انبار کنند، عالم کون و فساد دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلفن خانه
تصویر تلفن خانه
((~. نِ))
اداره تلفن، اتاقی که دارای انشعابات تلفن باشد و برقراری تماس های تلفنی را بر عهده داشته باشد
فرهنگ فارسی معین