جدول جو
جدول جو

معنی تلسکوپی - جستجوی لغت در جدول جو

تلسکوپی
تلسكوبيٌّ
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به عربی
تلسکوپی
Telescopic
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تلسکوپی
télescopique
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تلسکوپی
telescópico
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تلسکوپی
teleskopisch
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به آلمانی
تلسکوپی
телескопічний
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تلسکوپی
teleskopowy
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به لهستانی
تلسکوپی
望远镜的
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به چینی
تلسکوپی
telescópico
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تلسکوپی
telescopico
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تلسکوپی
دوربینی
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به اردو
تلسکوپی
টেলিস্কোপিক
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به بنگالی
تلسکوپی
teleskopi
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تلسکوپی
teleskopik
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تلسکوپی
망원경의
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به کره ای
تلسکوپی
望遠鏡の
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تلسکوپی
телескопический
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به روسی
تلسکوپی
दूरदर्शी
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به هندی
تلسکوپی
teleskopik
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تلسکوپی
กล้องโทรทรรศน์
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به تایلندی
تلسکوپی
telescopisch
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به هلندی
تلسکوپی
טלסקופי
تصویری از تلسکوپی
تصویر تلسکوپی
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دوربین بسیار بزرگ دارای یک یا چند عدسی و آیینۀ مقعر که و با آن اجسام دور و ستارگان را می بینند، از صورت های فلکی نیمکرۀ جنوبی آسمان
فرهنگ فارسی عمید
(تِ لِ کُ)
تلسکوپ. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(تِ لِ کُپ)
دوربین بزرگ که با آن ستارگان رارصد کنند. (فرهنگ فارسی معین). علمای هیأت دو نوع تلسکوپ بکار میبرند نوع قدیمی تر ’منکسرکننده’ و نوع دیگر ’منعکس کننده’ نامیده میشوند. تلسکوپ منکسرکننده دو عدسی دارد. یکی که عدسی شیئی، یا ابژکتیف، نامیده میشود و در قسمت فوقانی لولۀ فلزی مجوفی که بطرف آسمان قرار میگیرد نصب گردیده است. اشعۀ نوری که ازیک جرم آسمانی ساطع میشوند از عدسی شیئی می گذرند و تصویر آن جرم را نزدیک قسمت پایینی لوله تشکیل میدهند. به این تصویر از پشت عدسی دیگری که عدسی رؤیت نامیده می شود نگاه میکنند. در بیشتر رصدخانه های بزرگ جهان تلسکوپهای منکسرکننده بکار میبرند. در تلسکوپهای منعکس کننده بجای عدسی شیئی آئینۀ مقعری بکار میبرند تا اشعه ای را که از یک جرم سماوی میرسد متمرکز کند. آیینه در انتهای لولۀ دربازی قرار دارد. عمل انعکاس نور در قسمت فوقانی آیینه، که از نقرۀ خالص یا آلومینیم پوشیده شده است وقوع می یابد. عدسی رؤیت در پهلوی لوله قرار دارد و آیینۀ مسطحی برای منعکس کردن نور و رسانیدن به عدسی و چشم بکار میرود. پس این نوع تلسکوپ از آیینۀ مقعری که در برابر آن آیینۀ مسطحی قرار دارد تشکیل شده است و در نتیجه اشعۀ موازی که از بی نهایت بر آن آیینۀ مقعر می تابند منعکس می شوند و پس از انعکاس مجدداً بر روی آیینۀ مسطح در نقطۀ ’پ 1’ جمع میگردند. در مقابل این نقطه یک عدسی چشمی که عدسی محدبی است قرار دارد و عمل ذره بین را انجام میدهد و از ’پ 1’ تصویر ’پ 2’ را تولید میکند که ناظر می بیند. (از علم و زندگی و کتاب فیزیک بروخیم)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تلسکوپ
تصویر تلسکوپ
دوربین بزرگ که با آن ستارگان را می بینند و اکتشاف نجومی می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلسکوپ
تصویر تلسکوپ
((تِ لِ))
دوربین بزرگ که با آن ستارگان را رصد می کنند
فرهنگ فارسی معین
دوربین رصدخانه، دوربین نجومی
متضاد: میکروسکپ، ذره بین، ریزبین
فرهنگ واژه مترادف متضاد