جدول جو
جدول جو

معنی تلان - جستجوی لغت در جدول جو

تلان
چاق، بسیار فربه، تنومند
تصویری از تلان
تصویر تلان
فرهنگ فارسی عمید
تلان
(نَ زَ دَ)
اکنون. اصل آن، الان است و ’ت’ را بر آن افزودند چنانکه در تحین. (منتهی الارب). الان و اکنون. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). وصلینا کمازعمت تلانا، ای الان. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تلان
(تَ)
تالان و تاراج و غارت و یغما. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تلان
چاق
تصویری از تلان
تصویر تلان
فرهنگ لغت هوشیار
تلان
((تَ لّ))
بسیار فربه، چاق
تصویری از تلان
تصویر تلان
فرهنگ فارسی معین
تلان
خرامان، چاق، فربه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترلان
تصویر ترلان
(دخترانه)
پرنده ای از خانواده باز شکاری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تالان
تصویر تالان
تاراج
واحد اندازه گیری وزن در یونان باستان، واحد پول در یونان باستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
جدوجهد برای به دست آوردن چیزی، سعی، کوشش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلال
تصویر تلال
تل ها، پشته ها، تپه ها، جمع واژۀ تل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاج
تصویر تلاج
شور و غوغا، برای مثال شب بیامد بر درم دربان باج / در بجنبانید با بانگ و تلاج (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۲)، مشغله، گرفتاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلانج
تصویر تلانج
تلاج ها، شورها و غوغاها، مشغله ها، گرفتاری ها، جمع واژۀ تلاج
فرهنگ فارسی عمید
(تَ / تَ نَ)
بانگ و مشغله و شور و غلغله را گویند. (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ جَ)
اتل. گام خرد نهادن. (تاج المصادر). گام نزدیک نهادن هنگام خشم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تلسن
تصویر تلسن
زبانه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلقن
تصویر تلقن
فرا گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی که بدان از نقاط دور مکالمه کنند و این وسیله در سال 6781 توسط گراهام بل اختراع شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تتان
تصویر تتان
خدعه و فریب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالان
تصویر تالان
یونانی سنگی برابر با شست منه پارسی مغولی تاراج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبان
تصویر تبان
پارسی تازی گشته تنبان توبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
کوشش سعی جد و جهد جهت بدست آوردن چیزی. سعی و جستجو، کوشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجان
تصویر تجان
دیوانه گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاج
تصویر تلاج
بانگ مشغله شور و غوغا. شور، غوغا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاعن
تصویر تلاعن
دشنامگویی به هم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاغن
تصویر تلاغن
دشنام دادن بکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است تلاغ گوشت افزون میان شلفینه (فرج زن)، دیدار کردن فراهم رسیدن بهم رسیدن هم را دیدن، دیدار. یا یوم تلاقی (یوم التلاقی)، روز قیامت. صحبت و مجلس و انجمن و ملاقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلال
تصویر تلال
جمع تل، پشته ها جمع تل پشته ها
فرهنگ لغت هوشیار
همین دم اینک هم اکنون ترکی شونده این دم همین دم هم اکنون اکنون، اینک، حالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلان
تصویر بلان
گرمابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلانج
تصویر تلانج
بانگ مشغله شور و غوغا
فرهنگ لغت هوشیار
شور و غوغا، کسی که خود را چرکین و پلید نگاهدارد و مورد نفرت مردم باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلجن
تصویر تلجن
بر چفسیدن، کوفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الان
تصویر الان
اکنون، اینگاه، ایدر، همینگاه، هم اکنون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
کوشش
فرهنگ واژه فارسی سره
چوب سرخمی که برای به زیر کشیدن شاخه های دور از دسترس به
فرهنگ گویش مازندرانی