- تقلید
- پیروی، دنباله روی
معنی تقلید - جستجوی لغت در جدول جو
- تقلید
- متابعت و اقتدا و پیروی کسی بی دریافت حقیقت آن
- تقلید
- از روی کار دیگری کاری انجام دادن، در فقه در امور شرعی و عبادات از مجتهدی پیروی کردن، گردن بند به گردن انداختن، کاری به عهدۀ کسی انداختن
- تقلید ((تَ))
- گردن بند به گردن انداختن، پیروی کردن، کار به عهده کسی گذاشتن
- تقلید
- Imitation, Impersonation
- تقلید
- имитация , подражание
- تقلید
- Nachahmung
- تقلید
- імітація , наслідування
- تقلید
- imitacja, podszywanie się
- تقلید
- imitação, personificação
- تقلید
- imitazione, personificazione
- تقلید
- imitación, suplantación
- تقلید
- imitation, usurpation d'identité
- تقلید
- imitatie
- تقلید
- การเลียนแบบ
- تقلید
- tiruan, peniruan
- تقلید
- تقليدٌ
- تقلید
- नकल , प्रतिरूपण
- تقلید
- חִקוּי , הִתְחַזּוּת
- تقلید
- 模倣 , なりすまし
- تقلید
- 모방 , 흉내 내기
- تقلید
- অনুকরণ , অনুকরণ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Conformist, Imitative
конформист , подражающий
Konformist, nachahmend
конформіст , імітуючий
konformista, naśladujący
墨守成规者 , 模仿的
conformista, imitativo
conformista, imitatore
conformista, imitativo