- تقلبی
- ساختگی
معنی تقلبی - جستجوی لغت در جدول جو
- تقلبی
- نبهره منسوب به تقلب هر چیز که بوسیله تقلب ساخته شود. جنس قلب قلابی مغشوش: سکه تقلبی زعفران تقلبی
- تقلبی
- Fraudulent
- تقلبی
- мошеннический
- تقلبی
- betrügerisch
- تقلبی
- шахрайський
- تقلبی
- oszukańczy
- تقلبی
- fraudulento
- تقلبی
- fraudolento
- تقلبی
- fraudulento
- تقلبی
- frauduleux
- تقلبی
- frauduleus
- تقلبی
- หลอกลวง
- تقلبی
- penipuan
- تقلبی
- مزوّرٌ
- تقلبی
- धोखेबाज़
- تقلبی
- dolandırıcı
- تقلبی
- udanganyifu
- تقلبی
- প্রতারণামূলক
- تقلبی
- دھوکہ دہی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باز گونه کردن، دگراندن دگر کردن زیر و رو کردنباژگون کردن، دیگرگون کردناز حالی بحالی در آوردن، بدل کردن حرف بحرف دیگر، بازگوئی، دیگرگونی، جمع تقلیب
منسوب به صقلب صقلاب صقلابی، جمع صقالبه
برگردانیدن، وارون کردن، دگرگون کردن، وارون کردن کلمه و بدل کردن حرفی به حرف دیگر
دغل کاری، دغلی، نیرنگ
دشمنی نمودن
تصرف در کارها به خواهش خود، دست انداختن در امور بخواست خود
قبا پوشیدن
در کاری به سود خود و زیان دیگری تصرف کردن، نادرستی و دغلی، برگشتن از حالی به حالی، دگرگون شدن