جدول جو
جدول جو

معنی تقریر - جستجوی لغت در جدول جو

تقریر
به اقرار آوردن، سخن گفتن
تصویری از تقریر
تصویر تقریر
فرهنگ لغت هوشیار
تقریر
بیان کردن، قرار دادن، برقرار کردن، اقرار کردن، به اقرار آوردن
تصویری از تقریر
تصویر تقریر
فرهنگ فارسی عمید
تقریر
((تَ))
برقرار کردن، بیان کردن
تصویری از تقریر
تصویر تقریر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقریرا
تصویر تقریرا
بشرح، به بیان، لفظاً و قولاً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریر
تصویر تحریر
نگارش، نوشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
ارج گذاری، سرنوشت
فرهنگ واژه فارسی سره
نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، مرغوله مرغولش زبانزد خنیا مرغوله شود صدا زتحریراتش - زان رو ره گوش پیچ پیچ افتاده است (ظهوری) پیچیدگی آواز نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، سره کدرن پاکیزه کردن تهذیب (کتب پیشینیان)، نقش خط برکشیدن،جمع تحریرات، غلت دادن آواز، پیچیدگی در آواز کشش، غلت آواز، از حشو و زواید پیراسته مهذب (کتب پیشینیان) : (کتاب... تحریر نصیر الدین طوسی است) یاتحریر رقبه. آزاد کردن بنده. یا ماشین تحری. ماشینی که برای نوشتن بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریر
تصویر تشریر
خشکاندن به آفتاب، به نام کردن سرشناس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسریر
تصویر تسریر
شادمان کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویر
تصویر تقویر
گرد بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقعیر
تصویر تقعیر
گود کردن
فرهنگ لغت هوشیار
چکانش ویتاختن، بر پهلو افکندن چکانیدن، جدا کردن ماده فرار جسمی از ماده غیر فرار آن بوسیله حرارت دادن،جمع تقطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقصیر
تصویر تقصیر
سستی کردن، کوتاهی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقشیر
تصویر تقشیر
دانه را از پوست در آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقرین
تصویر تقرین
به هم رسانیدن، به هم پیوستن
فرهنگ لغت هوشیار
سرزنش کردن پیغاره سرزنش کردن ملامت کردن، سرزنش بیغاره، جمع تقریعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریظ
تصویر تقریظ
ستودن و مدح کردن، بحق یا باطل را ستودن، مکتوب کسی را تصدیق کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریض
تصویر تقریض
قطع کردن، پریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریش
تصویر تقریش
بر آغالیدن، آزمند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریس
تصویر تقریس
خنک کردن آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریب
تصویر تقریب
نزدیک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقذیر
تصویر تقذیر
پلیدی آلودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
اندازه کردن، نصیب و قسمت، قضا و فرمان خداوند، سرنوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقتیر
تصویر تقتیر
نفقه را بر عیال تنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغریر
تصویر تغریر
در خطر وهلاکت افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمریر
تصویر تمریر
تلخاندن تلخ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکریر
تصویر تکریر
تکرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تثریر
تصویر تثریر
تر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجریر
تصویر تجریر
نیک کشیدن بسیار کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقطیر
تصویر تقطیر
چکاندن، قطره قطره چکانیدن، در علم شیمی جدا کردن مادۀ فرّار جسمی از مادۀ غیر فرّار آن به وسیلۀ حرارت دادن. بسیاری از نوشابه های الکلی از طریق تقطیر به دست می آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقتیر
تصویر تقتیر
نفقه را بر عیال تنگ گرفتن، عیال و اولاد را در تنگی معیشت قرار دادن، در دادن نفقه بخیلی کردن، برانگیختن بوی مانند بوی بریانی، گوشت پخته، استخوان و بخور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقریع
تصویر تقریع
سخت ملامت کردن، سرزنش کردن، سرکوفت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغریر
تصویر تغریر
چیزی را در معرض هلاک قرار دادن، به خطر افکندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقریب
تصویر تقریب
نزدیک کردن، نزدیک گردانیدن، نزدیک بودن
نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، خبب، چهارنعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقصیر
تصویر تقصیر
کوتاهی کردن، در کاری کوتاهی، سستی و خطا کردن، گناه، در فقه گرفتن ناخن یا بریدن مقداری از موی سر در حج که به این طریق شخص محرم از حالت احرام خارج می شود، کوتاه کردن
فرهنگ فارسی عمید