- تقدیر
- ارج گذاری، سرنوشت
معنی تقدیر - جستجوی لغت در جدول جو
- تقدیر
- اندازه کردن، نصیب و قسمت، قضا و فرمان خداوند، سرنوشت
- تقدیر
- نصیب، قسمت و سرنوشتی که خداوند برای بندگان خود معین فرموده، قضا و فرمان خداوند، اندازۀ چیزی را نگه داشتن، اندیشیدن، تعیین قدر و مقدار، مقدر کردن، اندازه گرفتن
- تقدیر ((تَ))
- اندازه گرفتن، فرمان خدا، سرنوشت، ارج نهادن
- تقدیر
- Providence
- تقدیر
- провидение
- تقدیر
- Vorsehung
- تقدیر
- провидіння
- تقدیر
- opatrzność
- تقدیر
- providência
- تقدیر
- provvidenza
- تقدیر
- providencia
- تقدیر
- providence
- تقدیر
- voorzienigheid
- تقدیر
- ความรอบคอบ
- تقدیر
- penyelenggaraan ilahi
- تقدیر
- عنايةٌ إلهيّةٌ
- تقدیر
- ईश्वरीय देखरेख
- تقدیر
- השגחה עליונה
- تقدیر
- takdir-i ilahi
- تقدیر
- maono ya mungu
- تقدیر
- প্রকৃতির বিধান
- تقدیر
- خدائی انتظام
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیشکش
سست کردن
نوشتن عنوان و صدر نامه
گرد بریدن
گود کردن
چکانش ویتاختن، بر پهلو افکندن چکانیدن، جدا کردن ماده فرار جسمی از ماده غیر فرار آن بوسیله حرارت دادن،جمع تقطیرات
سست گردیدن فدیه دادن
سستی کردن، کوتاهی کردن
دانه را از پوست در آوردن