جدول جو
جدول جو

معنی تقادیر - جستجوی لغت در جدول جو

تقادیر
تقدیرها، نصیبها، قضا و فرمان خداوند، اندیشیدنها، اندازه گرفتن ها
تصویری از تقادیر
تصویر تقادیر
فرهنگ فارسی عمید
تقادیر
(تَ)
جمع واژۀ تقدیر. (ناظم الاطباء) : اذا حلت التقادیر بطلت التدابیر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و انواع تدابیر موافق انوار تقادیر نمی آید. (سندبادنامه ص 55). تقادیر مخالف تدابیر است. (سندبادنامه ص 278).
روز گم گشتن فرزند تقادیر قضا
چاه دروازۀ کنعان به پدر ننماید.
سعدی.
رجوع به تقدیر شود
لغت نامه دهخدا
تقادیر
جمع تقدیر، بمعنی قضا و فرمان الهی
تصویری از تقادیر
تصویر تقادیر
فرهنگ لغت هوشیار
تقادیر
((تَ))
جمع تقدیر
تصویری از تقادیر
تصویر تقادیر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
نصیب، قسمت و سرنوشتی که خداوند برای بندگان خود معین فرموده، قضا و فرمان خداوند، اندازۀ چیزی را نگه داشتن، اندیشیدن، تعیین قدر و مقدار، مقدر کردن، اندازه گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقادیر
تصویر مقادیر
مقدارها، اندازه ها، پاره هایی از چیز، پیمانه ها، جمع واژۀ مقدار
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
جمع واژۀ تقصاره و تقصار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گردن بندها، جمع واژۀ تقصیر. (ناظم الاطباء) : اینانج با امرای عراق تابه سمنان بخدمت استقبال آمدند و از تقلد تقاصیر تقصیرات گذشته را در مقام خجالت... (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تقریر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
انوم کراثی است. (از مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ مقدار. (دهار) (اقرب الموارد). اندازه ها. (غیاث). مقدارها. اندازه ها. پیمانه ها. (ناظم الاطباء) : و هرکه مقادیر داند معلوم او باشد که کسی را چند مال باید تا غلۀ او این مقدار باشد. (سفرنامۀ ناصرخسرو). خطی که از خطاطان آموخته باشند هرگز حروف وکلماتش از حال خویش بنگردد چه قاعده مقادیر حروف وکلمات در دل وی مصور شده باشد. (نوروزنامه). اما علم هیأت که شناخته شود اندر او حال اجزاء عالم سفلی و اشکال و اوضاع ایشان و نسبت ایشان با یکدیگر و مقادیر و ابعادی که میان ایشان است. (چهارمقاله ص 88).
به اقتضای مقادیر ملتئم گردند
نه هیچ جزو به نقصان نه هیچ جزو فزون.
جمال الدین اصفهانی.
بنای کلام منظوم بر مقادیری مفصل متکرر مسجعالاواخر نهادند. (المعجم ص 30).
- اوزان و مقادیر، وزنها و مقیاسها. و رجوع به اوزان شود.
- مقادیر جسمیه، طول و عرض و عمق جسمانی. (فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی).
- مقادیر حسیه، مقدارهای اجسام. (فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی).
- مقادیر مثالیه، امتدادات مثالی که مخصوص موجودات مثالی است. (فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی).
، رتبه ها. (ناظم الاطباء). مراتب. مقامات. منزلتها: مراتب ابناء زمانه شناسد و مقادیر اهل روزگار داند و به حطام دنیاوی و مزخرفات آن مشغول نباشد. (چهارمقاله ص 20). در زعامت جیوش و تقدیم و تأخیر در مراتب و مقادیر و اقامت مراسم ریاست و سیاست... به اقصی الامکان رسید. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 62) ، جمع واژۀ مقدور. امور محتوم. (از اقرب الموارد). مقدرات. تقدیرها: با این همه مقادیر آسمانی و حوادث روزگار آن را در معرض تلف و تفرقه آرد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 60). روزگار در مجال مقادیرجولان کند و گنبد دوار به نیک و بد بگردد. (سندبادنامه ص 374). کجا شد آن کمال روعت و جباری و مزید سطوت و کامگاری... تا حایل قضای آسمانی و حاجز مقادیر یزدانی گشتی. (تاریخ وصاف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مقادیر
تصویر مقادیر
جمع مقدار، اندازه ها و پیمانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
اندازه کردن، نصیب و قسمت، قضا و فرمان خداوند، سرنوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقادیر
تصویر مقادیر
((مَ))
جمع مقدار، اندازه ها، مقدارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
((تَ))
اندازه گرفتن، فرمان خدا، سرنوشت، ارج نهادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
ارج گذاری، سرنوشت
فرهنگ واژه فارسی سره
مقدارها، اندازه ها
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
Providence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
providence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
takdir-i ilahi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
섭리
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
天意
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
השגחה עליונה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
ईश्वरीय देखरेख
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
penyelenggaraan ilahi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
ความรอบคอบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
провидение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
voorzienigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
providencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
provvidenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
providência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
天意
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
opatrzność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
провидіння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
Vorsehung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقدیر
تصویر تقدیر
maono ya mungu
دیکشنری فارسی به سواحیلی