جدول جو
جدول جو

معنی تفکیک - جستجوی لغت در جدول جو

تفکیک
جداسازی
تصویری از تفکیک
تصویر تفکیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تفکیک
جدا کردن چیزی از دیگری واجدایی از هم جدا کردن از هم گشودن جداکردن باز گشادن، جدایی گشودگی، جمع تفکیکات
فرهنگ لغت هوشیار
تفکیک
جدا کردن چیزی از چیز دیگر، باز کردن، رها کردن
تصویری از تفکیک
تصویر تفکیک
فرهنگ فارسی عمید
تفکیک
((تَ))
از هم جدا کردن، بازگشادن، جدایی، گشودگی، گرفتن سند جداگانه برای بخشی از یک ساختمان
تصویری از تفکیک
تصویر تفکیک
فرهنگ فارسی معین
تفکیک
Detachment
تصویری از تفکیک
تصویر تفکیک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تفکیک
отделение
دیکشنری فارسی به روسی
تفکیک
Abtrennung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تفکیک
відокремлення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تفکیک
oddzielenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تفکیک
分离
دیکشنری فارسی به چینی
تفکیک
desapego
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تفکیک
distacco
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تفکیک
desapego
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تفکیک
détachement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تفکیک
scheiding
دیکشنری فارسی به هلندی
تفکیک
การแยก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تفکیک
pemisahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تفکیک
فصلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تفکیک
अलगाव
دیکشنری فارسی به هندی
تفکیک
ניתוק
دیکشنری فارسی به عبری
تفکیک
分離
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تفکیک
분리
دیکشنری فارسی به کره ای
تفکیک
ayrılma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تفکیک
kutenganishwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تفکیک
বিভাজন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تفکیک
تفکیک
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تحکیک
تصویر تحکیک
نیک خاریدن
فرهنگ لغت هوشیار
صورت کردن آنرا، تصویر چیزی، صورت دادن گماناندن در گمان انداختن -1 در شک انداختندر گمان افکندن، شک آوردن، شک شبهه، جمع تشکیکات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفدیک
تصویر تفدیک
پنبه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
پنبه زنی دانسته باد که تفتیک پارسی نیز هست و پشم نرمی است که از زیر موی بز به شانه آرند و هم چنین دمه ای که از دیگ جوشان برخیزد -1 پشم نرم که از زیر موی بز بشانه برآرند و آنرا رشته شال و برک سازند، بخاری که از جوشش دیگ پدید آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفکیر
تصویر تفکیر
اندیشه کردن، رها کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفکیر
تصویر تفکیر
اندیشیدن، فکر کردن، پنداشتن، رای زدن، سگالیدن، اسگالیدن، اسگالش، تأمّل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشکیک
تصویر تشکیک
در شک وگمان انداختن، شک آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفتیک
تصویر تفتیک
کرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گلغر، پت، تبت، تبد، بزشم، بزوشم، بزوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشکیک
تصویر تشکیک
((تَ))
در شک انداختن، شک آوردن
فرهنگ فارسی معین